نوشتار حاضر، بررسی تطبیقی بحث «نفس» از دیدگاه امام خمینی و غزالی را به عنوان یکی از مبانی انسان شناسی اندیشة سیاسی این دو اندیشمند احیاگر برعهده دارد. مباحث این مقاله دربارة مدلل نمودن این فرضیه است که: «در حالی که اندیشه سیاسی غزالی در پارادایم اندیشه سیاسی سنّتی تحلیلپذیر است، اندیشه امام خمینی از شاخصهای اندیشه سیاسی سنّتی فراتر می رود».