تحلیل تقابل آنتاگونیستی سازمان مجاهدین خلق و جمهوری اسلامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران

10.22034/matin.2023.379702.2132

چکیده

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حاملان گفتمان اسلام سیاسی فقاهتی درون حاکمیت و اسلام انقلابی سازمان مجاهدین خلق، هر یک، مبنا و غایت انقلاب را متفاوت با دیگری تعریف نموده، و خود را عامل و رهبر انقلاب، و دیگری را مانعی در جهت نیل به اهداف انقلاب می دانست. این امر به ناگزیر آنان را در تقابل با یکدیگر قرار داد. هر چه شدت و جدیت این تقابل افزایش یافت، خشونت نیز تشدید گردید. تقابل آنتاگونیستی میان نیروهای سیاسی و حاکمیت، خسارات فراوان سیاسی و انسانی به انقلاب نوپای ایران وارد آورد. پرسش پژوهش حاضر این است که دلایل تقابل آنتاگونیستی میان حاکمیت و سازمان مجاهدین خلق چه بوده است؟ این پژوهش در راستای پاسخ به این سوال از نظریه و روش تحلیل گفتمان لاکلاو و موف بهره برده است. در این پژوهش نشان داده شده است هر یک از گفتمان‌های اسلام سیاسی فقاهتی و اسلام انقلابی مجاهدین، «دیگری» را به عنوان «بیگانه»، و «دشمن» انقلاب تلقی نموده و در صدد طرد و حذف آن برآمد؛ بدین ترتیب میان دو دشمن نبرد مسلحانه به وقوع پیوست.

کلیدواژه‌ها

موضوعات