خلاصه ماشینی: "جبران این سستی و فتور منوط به تأمین شرایطی است که امیدواریم آوردن شمهای از فهرست بلند آن در اینجا بتواند همدلی و همکاری همه صاحبنظران و مسئولان نگارش تاریخ معاصر ایران و خصوصا انقلاب و جمهوری اسلامی را برای آسیبشناسی جدی تاریخنگاری معاصر و تلاش برای تأمین شرایط جبران این آسیبها جلب کند: ـ گسترش نگرش فلسفی به مقوله تاریخ و تاریخنگاری؛ ـ روی آوری به تأملات روششناختی در باب تاریخنگاری؛ ـ رویکرد میانرشتهای و تلفیقی به تاریخنگاری و مطالعه تاریخ؛ ـ پرهیز از رویکردهای مبتنی بر ملاکهای مصلحتی و قدرتی زودگذر در تاریخنگاری، ثبت وقایع و گزارشهای تاریخی و نیز در ارزیابی تلاشهای تاریخنگاران؛ ـ جدا کردن حساب تاریخنگاری رسمی و عمومی از تاریخنگاری انتقادی و تخصصی و البته ادای سهم در خور آنها که هر یک برای تأمین منظوری خاص، باید از قواعد مخصوصبه خود تبعیت کند؛ ـ توجه به جایگاه، تأثیرات و تأثرات تمدنی و فرهنگی انقلاب و جمهوری اسلامی در جهان اسلام معاصر، علاوه بر توجه به ریشههای داخلی آن؛ ـ توجه به تأثیرات و تأثرات سیاسی و ژئوپلتیک انقلاب و جمهوری اسلامی در مقیاس منطقهای و بینالمللی؛ ـ امانتداری در حفظ و نشر اسناد و وقایعنگاری دقیق رویدادها بدون در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی ـ اجتماعی و غیر معرفتی؛ به هر حال تاریخنگاری هیچ رویدادی خاتمالتواریخ آن رویداد را فراچنگ نمیآورد و هر چه زمان بیشتری بر هر رویداد تاریخی بگذرد، انعکاسهای تاریخی آن، جلوههایی نو به نو از آن رویداد را فراروی منظرهای جدید تحلیلهای تاریخی خواهد نهاد، اما روشمندی، عمق و فراگیری تحلیلها و استنادهای افزونتر و معتبرتر تاریخی است که برخی از تاریخنگاریها را در میان مجموعهای از تاریخنگاریها، ممتاز و ماندگار میکند."