فلسفه فقه

چکیده

خلاصه ماشینی:
امکان ندارد که شما گزاره، عقیده یا باوری را بر زبان یا قلمتان جاری کنید و به هر طریقی آن را اظهار کنید، مگر اینکه شخصی که دارای قدرت تحلیل ذهنی است به آن گزاره، عقیده یا باور نظر کند و دریابد که این باور یا عقیده یا گزاره یک سلسله پیش فرضهای مضمر و ناگفته را در خود دارد. اینکه گاهی از گزاره استفاده می‌کنم و گاهی از عقیده یا باور، به این دلیل است که معنای گزاره با عقیده و باور فرق می‌کند، ولی در این بحث که می‌خواهم به اجمال نکاتی را عرض کنم باید معنای واحدی برای این دو مقوله در نظر بگیرم، والاّ میان گزاره از سویی و عقیده و باور از سوی دیگر تفاوت وجود دارد. این چهار مقام را به اجمال عرض می‌کنم: مقام اول اینکه چرا این عقیده در ذهن شما پدید آمد و منعقد شد؟ چه علل و عواملی سبب شدند صاحب عقیده دارای این عقیده خاص بشود؟ مقام دوم اینکه چرا عقیده‌ای را که در ذهنتان منعقد شده بود اظهار کردید و نگذاشتید در ذهن و ضمیرتان مکتوم و مستور بماند، چرا آن را بر زبان یا قلمتان جاری کردید؟ مقام سوم اینکه از کجا می‌دانید که این عقیده صادق است یا کاذب، به تعبیر دیگری حق است یا باطل؟ مقام چهارم اینکه چه آثار و نتایجی بر اعتقاد به این عقیده مترتب می‌شود؟ به عبارت دیگر، صرف‌نظر از حق و باطل بودن آن اگر کسی یا کسانی، فردی یا اجتماعی به این عقیده معتقد شوند چه آثار جمعی یا فردی، درونی یا بیرونی، مثبت یا منفی، دارای ارزش نیک یا بد بر آن مترتب می‌شود؟ این چهار مقام بسیار با یکدیگر متفاوت و متمایز هستند.

کلیدواژه‌ها


سخنران: مصطفی ملکیان