نقش عقل در فرهنگ اسلامی

چکیده

خلاصه ماشینی:
اگر بخواهیم‌ به‌ طور مختصر بگوییم‌ این‌ درگیری‌ در طول‌ تاریخ‌ ادیان‌ چه‌ بوده‌ است‌ ابتدا باید روشن‌ کنیم‌ که‌ ارتباط‌ عقل‌ و وحی‌ چگونه‌ است‌؟ انبیا بخصوص‌ انبیا در ادیان‌ ابراهیمی‌ ــ انبیایی‌ همچون‌ موسی‌ (ع‌) ، عیسی‌ (ع‌) ، حضرت‌ ختمی‌ مرتبت‌ (ص‌) و انبیای‌ دیگر همچون‌ زرتشت‌ اگر ایشان‌ را پیامبر بدانیم‌ ــ بشریت‌ را به‌ نوعی‌ به‌ سوی‌ خداوند دعوت‌ کردند و ادعا دارند که‌ از جانب‌ خداوند هستند و هر یک‌ هم‌ طریقه‌ و سبک‌ مخصوصی‌ دارند؛ اما اساس‌ کار همه‌ وحی‌ است‌ انبیا ادعا دارند حقایقی‌ را از جانب‌ خداوند به‌ طور شهودی‌ یا به‌ صورت‌ وحی‌ و الهام‌ دریافت‌ کرده‌اند. مسألة‌ اصلی‌ که‌ مطرح‌ می‌شود این‌ است‌ که‌ آیا این‌ دو با هم‌ اختلاف‌ دارند یا نه‌؟ آیا در همة‌ موارد این‌ دو یک‌ حرف‌ را می‌زنند؟ آیا اینها دو جوهرة‌ متمایز و ناسازگارند یا جوهرة‌ واحدی‌ دارند؟ این‌ سؤال‌ و پاسخ‌ به‌ آن‌ بسیار اساسی‌ است‌. حال‌ آیا عقلی‌ که‌ استقلال‌ دارد، قائم‌ به‌ خودش‌ است‌ و روی‌ پای‌ خود ایستاده‌ است‌، با وحی‌ سازگار است‌ یا خیر؟ چنین‌ عقلی‌ با وحی‌ای‌ که‌ در آن‌ باید تسلیم‌ محض‌ باشی‌ چگونه‌ سازگار است‌؟ عقل‌ ادعای‌ درک‌ و فهم‌ مستقل‌ را دارد و در وحی‌ اصلاً چون‌ و چرائی‌ نیست‌ وحی‌ قبول‌ محض‌ و ایمان‌ محض‌ است‌. درست‌ است‌ که‌ شما عقل‌ فعال‌ را در این‌ عالم‌ فعال‌ می‌دانید و آن‌ را به‌ قول‌ حاجی‌ کدخدای‌ عالم‌ عناصر می‌دانید، ولی‌ عقل‌ فعال‌ هم‌ با عقول‌ ما قبل‌ خودش‌ ارتباط‌ دارد.

کلیدواژه‌ها


سخنران:  غلامحسین ، ابراهیمی دینانی