خلاصه ماشینی: "آقای دکتر آغاجری فرمودند تاریخنگاری بازآفرینی ذهنی است ولی من فکر میکنم بیشتر بازشناسی و بازگویی است و خود به خود این مفهوم در دل این تعریف، آن بحث بازآفرینی که وجود دارد جایگاه خود را پیدا میکند اما ما اگر مفهوم مقولة بازآفرینی را مطرح کنیم به نوعی خلاقیت و ابداع و درواقع حق تاریخ آفرینی را به مورخ دادهایم. یک نکتة دیگری هم که فکر میکنم حتما بایستی برای رفع آن اشکالی که آقای دکتر اکبری مطرح فرمودند، بیان کنم این است ما اصل تاریخنگاری مشروطیت را بعد از انقلاب اسلامی باید متفاوت کنیم چون به طور کل بحثها، نگاهها، تحلیها، تحقیقها دگرگون شده اصلا نمیتوانیم به یک معنا ببینیم آنچه که در تاریخ مشروطه کسروی هست این طرف دارد این اتفاق میافتد اصلا شکل بحث، تحلیل بحث و اسناد مورد ادعا متفاوت شده و در این تفاوتها هم من تأکید میکنم به نقش خود امام. در اینجا ما الان میبینیم یک جریانی که سعی میکند ریشهای را برای جریان فکری یا درواقع سوابق خودش در انقلاب اسلامی دست و پا بکند تا پایگاه خود را مستحکم نماید از منظر این نیاز وارد عرصة تبیین و تحلیل تاریخ مشروطیت شده نه از منظر یک حرکت علمی و این به طور جدی وجود دارد؛ یعنی چنبرة نگاه حالا یا سیاسی یا ایدئولوژیک به مقولة تاریخ گذشته و از جمله تاریخ مشروطیت این است که البته خود انقلاب اسلامی هم به طور جدی تحت تأثیر همین آفت قرار دارد."