مدیر گروه تاریخ پژوهشکده امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی
چکیده
چکیده:
داستان اولتیماتوم روس به ایران (1329 ق.)، در شرایطی رخ داد که از عمر انقلاب مشروطیت ایران نزدیک به پنج سال میگذشت. دولتمردان جدید، مردم و بویژه مجلس شورای ملی، تلاش میکردند عقب ماندگیهای ایران را در سایة حکومت پارلمانی جبران سازند و ایران را همچون کشور ژاپن که به مشروطیت دست یافته بود به مراحلی از توسعه و ترقی رهنمون سازند. اما در همین مدت اندک مستبدین شکست خورده با حمایت و پشتیبانی دو دولت روس و انگلیس، تحولات جدید را برنتافتند و از طریق کودتا، تشنج و آشوب در بلاد، تجزیة کشور در قالب قراردادهای 1905 و 1907، بمباران مجلس و سرانجام حادثة اولتیماتوم سعی نمودند کشور را ضعیف و مردم ایران را از رخداد انقلاب مشروطیت پشیمان سازند. در حفظ و نگهداری مشروطیت، علما و روحانیون ایران بویژه نجف حساسیت و اهتمام بیشتری نسبت به سایر نیروهای اجتماعی از خود نشان دادند. با اینکه در طول پنج سال بیمهری و ناملایمات فراوانی مشاهده نمودند و افرادی مثل شیخ فضلالله نوری و سید عبدالله بهبهانی به شهادت رسیدند، معذلک در دفاع از مشروطیت از پای ننشسته و در واقعة اولتیماتوم روس، علمای بزرگ نجف و ایران با صدور فتاوای جهاد و تحریم کالای اجنبی به دفاع جانانه از دستاورد انقلاب و کیان کشور ایران پرداخته و افزون بر آن در یک حرکت دسته جمعی برای مبارزه با روس به سمت ایران حرکت نمودند. در این مقاله به چگونگی تصمیم دولت ایران در استخدام مستشار آمریکایی (مورگان شوستر) جهت ساماندهی وضعیت اقتصادی ایران، نقش دولت و مجلس ایران (مجلس دوم) در این رابطه و سرانجام نقش و موضع علمای نجف و روحانیون ایران پرداخته میشود. چنین به نظر میرسد که از دیدگاه علما، حادثة اولتیماتوم به مثابة بود و نبود انقلاب مشروطیت مطرح بود و سکوت در برابر آن را به منزلة پیروزی استبداد و استعمار تلقی مینمودند لذا با تمام قوا و ظرفیت لازم قیام کردند و در این مسیر حتی مخالفین نظری مشروطیت هم به مبارزین پیوستند. روش تحقیق در این مقاله کتابخانهای و با استفاده از اسناد و منابع مربوط به واقعه مذکور به رشتة تحریر درآمده است. تلاش شده است تا گوشههای دیگری از چگونگی برخورد نهاد دین با تهاجم استعمار در دویست سال اخیر مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد. مقاله در پایان نشان میدهد که با مرگ مشکوک آخوند خراسانی رهبر قیام، و برافتادن عمود خیمة انقلاب، مشروطیت ایران به آخر خط میرسد و از آن پس مقدمات انزوا و به حاشیه راندن علما از بستر و متن سیاست آغاز میشود. خلاصه ماشینی:
"با اینکه در طول پنج سال بیمهری و ناملایمات فراوانی مشاهده نمودند و افرادی مثل شیخ فضلالله نوری و سید عبدالله بهبهانی به شهادت رسیدند، معذلک در دفاع از مشروطیت از پای ننشسته و در واقعة اولتیماتوم روس، علمای بزرگ نجف و ایران با صدور فتاوای جهاد و تحریم کالای اجنبی به دفاع جانانه از دستاورد انقلاب و کیان کشور ایران پرداخته و افزون بر آن در یک حرکت دسته جمعی برای مبارزه با روس به سمت ایران حرکت نمودند. بدین ترتیب بار دیگر شور و احساس ملی با حمیت و غیرت دینی آمیخته شد و در یکی از حساسترین شرایط تاریخ ایران، در حالی که کشور فاقد قدرت مادی و نظامی بود با این حضور گستردة مردم در صحنة سیاست و دفاع و صیانت از کیان ملیت و اسلامیت، علما و رجال سیاسی و نمایندگان مجلس را در یک صف واحد به مبارزة سرنوشت ساز علیه استیلای خارجی و تحقیر هویت ملی دعوت میکرد. لازم است که از دولت متبوعة خود خروج عساکر را از خاک ایران بخواهند و آن اولتیماتومی که اسباب سلب استقلال و حاکمیت ایران است، پس بگیرند والا چنانچه بر حسب تکلیف شرعی حکم دفاع و جهاد، به عموم مسلمین روی زمین خاصه ملت متحدة ایران داده شد، صفحات خاک از خون صدها میلیون نفوس رنگین خواهد شد و صبر و تحمل عموم مسلمین تمام گشته، و تا یک ورق از قرآن چنین بین مسلمین موجود است، مغلوب نخواهند شد و خود ما علمای مجتهدین ملت حاضریم که تا آخرین قطرة خون خود را در راه حفظ مملکت و ملت ایران فدا سازیم و مسئولیت ریختن این خونهای ناحق، و کشته شدن نفوس معصوم، بر ذمة کسانی است که بدون حق معلوم، و سبب صحیح هجوم بر خاک میهن کرده، خواهد بود ] ترکمان: 257؛ حیوةالاسلام