کواین و گزاره های تحلیلی

نویسنده

استاددانشگاه

چکیده

چکیده:
بررسی ملاک تمایز گزاره‌های تحلیلی و ترکیبی از یکدیگر از مباحث مهم معرفتشناختی معاصر است. در این مقاله دیدگاه «کواین» دربارة گزاره‌های تحلیلی و ترکیبی مورد بررسی قرار گرفته است، کواین با نقد مفاهیمی همچون ترادف و قواعد معناشناختی معتقد است هیچ معیاری برای تقسیم گزاره‌ها به تحلیلی و ترکیبی در دست نیست و در نهایت نتیجه می‌گیرد هیچ گزاره‌ای نیست که صدق آن مطلقا به زبان وابسته باشد. در پایان مقاله نظرات فیلسوفان دیگری مانند ریچارد سویین برن، آلبرت کاسلو و رودریک چیزم در نقد آرای کواین بیان شده است.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله دیدگاه «کواین» دربارة گزاره‌های تحلیلی و ترکیبی مورد بررسی قرار گرفته است، کواین با نقد مفاهیمی همچون ترادف و قواعد معناشناختی معتقد است هیچ معیاری برای تقسیم گزاره‌ها به تحلیلی و ترکیبی در دست نیست و در نهایت نتیجه می‌گیرد هیچ گزاره‌ای نیست که صدق آن مطلقا به زبان وابسته باشد. به نظر می‌رسد حتی اگر معیار تناقض، معیار قابل قبولی در تفکیک گزاره‌های تحلیلی و ترکیبی از یکدیگر باشد، باز هم مسأله تمام شده نیست و می‌توان پرسید که چرا نفی برخی از گزاره‌ها مستلزم است، اما نفی برخی دیگر تناقض را در پی نخواهد داشت؟ دو معیار «اندراج» و «تناقض» هر یک رویکرد خاصی را در تبیین اینکه چه گزاره‌ای را گزارة تحلیلی بدانیم، به همراه دارند. Ayer خود به نام «دو حکم جزمی تجربه‌گرایی»[1] تمایز قائل شدن میان دو نوع گزارة تحلیلی و ترکیبی و اعتقاد به صدق پاره‌ای از گزاره‌ها مستقل از امور واقع تجربی را از احکام جزم‌گرایانه تجربه‌گرایی دانسته و معتقد است تجربه‌گرایی برای پایبندی به اصول خود، که همانا خودداری ارائه از هرگونه حکم جزمی دربارة عالم است، باید از این احکام جزمی دست بشوید. کواین هرچند نقد خود از تفکیک میان گزاره‌های تحلیلی و ترکیبی را از گزاره‌های تحلیلی نوع دوم ــ‌ یعنی گزاره‌هایی که به ظاهر ساختار یک صدق منطقی را ندارند ولی می‌توان آنها را به صدق منطقی تبدیل کرد ــ آغاز می‌کند، اما در نهایت حتی صدقهای منطقی را نیز مستقل از امور واقع نمی‌داند."

کلیدواژه‌ها