خلاصه ماشینی:
"موسوی بجنوردی: در تتمیم فرمایشهای دکتر گرجی و دکتر فیض عرض کنم که بین اشاعره و معتزله و شیعه این بحث بوده که آیا احکام خدا به عدد آرای مجتهدین است؟ یعنی هر مجتهدی هر برداشتی که کرد همان حکم واقعی است، در حق خودش و در حق مقلدینش حجت و نافذ است. متین: یکی از مسائلی که زیاد در جامعه مطرح و ان قلت دارد مسألة قضاوت زن است و میگویند از ویژگیهای غریزی زن، با عاطفه بودن و بامحبت بودنش است؟ آیا به توجه به این خصوصیت، زن میتواند قاضی خوب و باصلاحیت باشد؟ و آیا ما میتوانیم شرطیت رجولیت را در قاضی واقعا شرط بدانیم یا خیر؟ گرجی: اینطور که مسائل مختلف را به من یاد دادهاند، حقیقتش نه نمیشود؛ اما اگر تشخیص بدهد، که میشود پس باید از اول تربیت عمیق بشود که مرد و زن فرقی نمیکند. موسوی بجنوردی: واقعیت این است وقتی به ادله نگاه کنیم، ادلة ما برای قاضی خلاصه میشود در دو شرط یکی عدالت «ان تحکموا بالعدل» قرآن اساس را روی این مورد گذاشته و دیگری علم و آگاهی، که بتواند قضاوت بکند، فصل خصومت بکند و شرایط دیگر را اگر فقهای قبل از شیخ طوسی را نگاه کنیم، میبینیم که مسألة رجولت و انوثت اصلا مطرح نیست و میگویند: «یشترط فی القاضی ان یکون عادلا» چون اساس آنها «تحکموا بالعدل» است و یکی اینکه باید علم و آگاهی داشته باشد چون میخواهد حکم خدا را بر اساس آن فصل خصومت کند و حکم بکند و الا شرایط دیگر مثل ذکورت، ولد الحلال، کتابت، آزادی و … نبوده است