محقق و نویسنده و عضو گروه مدیریت پژوهشگاه حوزه و دانشگاه قم
چکیده
به طور کلی در هر محدودة جغرافیایی، گروههایی که تشابه فرهنگی و ساختاری دارند، از حیث تاریخ و آداب و سنن و زبان مشترک هستند و در یک سرزمین زندگی میکنند، ملّت نامیده میشوند. برخی بر این باورند که میان ملّت و مردم تمایز وجود دارد. مردم نامی عام برای هر گروه اجتماع انسانی و یک پدیدة طبیعی ـ تاریخی است. مفهوم ملّت و ملّتگرایی در بینشهای مختلف متفاوت است. در نگرش امام راحل، مهمترین عامل در تحقق ملّتگرایی، نظام ارزشی برگرفته از جهانبینی است. با توجه به این رویکرد، رهبر فقید انقلاب بر این باور است که در تحقق و ایجاد ملل اسلامی، نظام ارزشی نشأت گرفته از جهانبینی توحیدی میتواند عامل مؤثر باشد. در چنین طرز تفکری، ملّیگرایی به مفهوم مصطلح امروزی آن مطرود است. به همین دلیل، کارایی ملّت در نظر امام با انگیزة الهی محک میخورد و چنین ملّت و مردمی شایستة خدمتگزاریاند. به عبارت دیگر، امام راحل خود را خدمتگزار این مردم میداند و فرضیة مدیریت بر قلوب را مطرح میسازد. بالطبع لازمة این نوع مدیریت که بر محور انگیزة الهی استوار است همگرایی مدیران (دولتمردان) با مردم به روشهای گوناگون است. برخی از این روشها عبارتند از: جلوگیری از ایجاد نارضایتی در سازمانها، عمل به موازین اسلامی، سختگیری نکردن با مردم، شرکت دادن آنان در امور. رهبر فقید انقلاب بعد از ارائة این روش مدیریتی در عمل نیز آن را به محک تجربه گذاشت.