عوامل و زمینه‌های مهجوریت قرآن در بعد سیاسی و اجتماعی در اندیشة امام خمینی(س

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار دانشگاه تهران

2 کارشناس ارشد علوم قرآن

چکیده

مهجوریت قرآن به معنای متروک ماندن آموزه­ها و اعراض از مفاهیم آن از سوی مخاطبان است. امام خمینی با اعتقاد به جامعیت همه­جانبة قرآن، برآن است که ابعاد سیاسی و اجتماعی آن عملاً در سطح وسیعی از جوامع مسلمان مهجور واقع شده است. از نظر ایشان هم مسلمانان و هم بیگانگان در مهجوریت قرآن نقش دارند و مهم­ترین زمینه­ها و عوامل مهجوریت قرآن عبارتند از: مهجوریت اهل بیت(ع)، بسنده کردن به ظواهر قرآن، تحجر و خشک­ذهنی، ناکارآمد جلوه دادن قرآن در حوزه­های سیاسی و اجتماعی از سوی دشمنان، ارائة تفاسیر ناصواب و سلیقه­ای از قرآن، ستم­پیشگی حاکمان و زمامداران، ازخودبیگانگیو خودباختگی فرهنگی.
 

کلیدواژه‌ها


عوامل و زمینه­های مهجوریت قرآن در بعد سیاسی و اجتماعی

در اندیشة امام خمینی(س)

عبدالهادی فقهی­زاده[1]

                                                                                                                   یونس اشرفی امین[2]

 

چکیده:مهجوریت قرآن به معنای متروک ماندن آموزه­ها و اعراض از مفاهیم آن از سوی مخاطبان است. امام خمینی با اعتقاد به جامعیت همه­جانبة قرآن، برآن است که ابعاد سیاسی و اجتماعی آن عملاً در سطح وسیعی از جوامع مسلمان مهجور واقع شده است. از نظر ایشان هم مسلمانان و هم بیگانگان در مهجوریت قرآن نقش دارند و مهم­ترین زمینه­ها و عوامل مهجوریت قرآن عبارتند از: مهجوریت اهل بیت(ع)، بسنده کردن به ظواهر قرآن، تحجر و خشک­ذهنی، ناکارآمد جلوه دادن قرآن در حوزه­های سیاسی و اجتماعی از سوی دشمنان، ارائة تفاسیر ناصواب و سلیقه­ای از قرآن، ستم­پیشگی حاکمان و زمامداران، ازخودبیگانگیو خودباختگی فرهنگی.

کلیدواژه­ها:مهجوریت قرآن، آموزه­های ­سیاسی قرآن، آموزه­های اجتماعی قرآن، مصلحان دینی و امام خمینی­.

 

طرح مسأله

قرآن کلام حق (زمر:41؛ رعد:1؛ سبأ:6) مایة هدایت و شفا و رحمت (اسراء:82؛ یونس:57)، نور (نساء:174؛ تغابن:8)، حکمت (آل عمران: 58)، برهان (نساء:174)، ریسمان محکم الهی (آل عمران:103)، مایة ازدیاد ایمان مؤمنان (أنفال:2؛ توبه: 124)، نجات دهنده (ابراهیم:1)، حجت خدا بر بندگان (أنعام:149)، بهترین سخن (زمر:23) و تنها پناهگاه انسان (کهف:27) است. بنابراین عمل به آموزه­های قرآن، ضامن سعادت دنیا و آخرت است. چنان­که در گذشته نیز عمل به آموزه­های آن باعث رشد و شکوفایی مسلمانان شده است؛ اما از وقتی قرآن عملاً از زندگی مسلمانان اندک اندک کنار رفته و حضور خود را در جامعه از دست داده، جامعة اسلامی به انحطاط گراییده‌ است. از این رو امروزه در جوامع اسلامی، قرآن، در عمل، مبنای روابط اجتماعی و سیاسی نیست و با تشریفاتی شدن نگاه به آن، صرفاً بُعد تخصصی یافته است و گویی تنها گروه خاص و در زمان­ها و مکان‌هایی ویژه به آن مراجعه می­کنند. در مقابل، عموم مصلحان دینی بر لزوم مراجعه به قرآن تأکید کرده‌اند. امام خمینی با نگاه جامع به قرآن کریم،‌ همواره به احیای آموزه­های سیاسی و اجتماعی قرآن پرداخت و عملاً توانست با تأسیس نظام حکومتی مبتنی بر قرآن، آموزه­های سیاسی و اجتماعی آن را در سطحی گسترده به صحنة حیات اجتماعی برگرداند. بر این اساس در مقالة حاضر برآنیم پس از بیان کلیاتی دربارة مهجوریت قرآن و نگرش امام خمینی به ابعاد آن، به تبیین عوامل بروز مهجوریت قرآن در بعد سیاسی و اجتماعی در اندیشة این مصلح دینی، اجتماعی و سیاسی بزرگ بپردازیم.

 

1ـ مفهوم­شناسی مهجوریت قرآن

مهجوریت از ریشة «هجر» گرفته شده و «مهجور» اسم مفعول آن است. گروهی از لغویان، «هجر» را ضد «وصل» (إبن منظور 1410 ج 5: 250؛ جوهری 1407 ج 2: 851؛ ابن فارس 1399 ج 6: 34) و مهجور‌گذاشتن را به «ترک» معنا کرده‌اند (إبن منظور 1410 ج 5: 252؛ زبیدی 2007 ج 14: 221؛ انیس‌ ابراهیم 1374: 973). از این رو «مهجور» و «هجیر» در معنای متروک (إبن منظور1410 ج 5: 256؛ زبیدی2007 ج 14: 224؛ انیس‌ ابراهیم 1374: 973) به‌کار رفته است. صاحب کتاب العین، مهجوریت را ترک چیزی می‌داند که انسان در مقابل آن تعهد دارد (فراهیدی 1405 ج 1: 387 و نیز ر.ک. به:‌ إبن منظور 1410 ج 5: 252؛ زبیدی 2007 ج 14: 224) و مراد از سخن پیامبر(ص) در آیة 30 سورة فرقان را مهجوریت خود پیامبر(ص) و قرآن برمی‌شمارد (فراهیدی: 1405 ج 1: 387). راغب اصفهانی نیز برآن است که مراد از مهجوریت در آیة مزبور، دوری قلبی یا قلبی و زبانی از قرآن است (راغب 1418: 833). مصطفوی نیز «هجر» را به معنای «ترک چیزی همراه با وجود نوعی ارتباط با آن» معنا کرده است (مصطفوی 1369 ج 11: 240). معنای دیگر «هَجْر»، هذیان گفتن و سخن باطل بر زبان راندن است (جوهری 1407 ج 2: 851؛ زبیدی 2007 ج 4: 217 ، 219؛ ابن فارس 1399 ج 6: 35). در فرهنگ‌نامه‌های فارسی نیز مهجور به معنای دور افتاده، سخن پریشان و ناحق، متروک وکلامی که استعمال آن وانهاده شده، به­کار رفته است (دهخدا بی­تا ج 14: 21874؛ شاد 1892 ج 3: 479).

برخی از مفسران منظور از مهجوریت قرآن را متروک نهادن قرآن و ایمان نیاوردن به آن دانسته­اند. (فیض­کاشانى 1415 ‏ج‏4: 11؛ آلوسى 1415 ج‏10: 14؛ فخررازى 1420 ج‏24: 455 ؛ سیوطى 1416: 365؛ بیضاوى 1418 ج‏4: 123) بعضی دیگر از مفسران، از مهجوریت به اعراض مردم از قرآن و هدایت و عدم توجه به آن تعبیر کرده­اند. (طوسى بی­تا ج‏7: 486؛ ابن کثیر 1419 ج 6: 99)[3]؛ چنان­که در برخی از تفاسیر تصریح شده است که مهجوریت به معنای عدم تصدیق و عمل به آموزه‌های قرآن است (رازى 1408 ج‏14: 218؛ ابن کثیر 1419 ج6: 99).[4]

بنابراین مهجور کردن قرآن، به معنای عدم درک درست اهمیت و جایگاه قرآن و ترک آموزه­های آن و نوعی بی‌توجهی به آن از روی غفلت است و مهجوریت­ قرآن مراتبی دارد که مهم‌ترین مرتبة آن، عدم عمل به آموزه‌های قرآن و اکتفا به جنبه­های صوری و تشریفاتی به شمار می‌رود.

 

2ـ «مهجوریت قرآن» از دیدگاه امام خمینی

قرآن کریم از منظر امام خمینی، سفرة گستردة الهی (امام خمینی 1385 ج 19: 115) کتاب انسان سازی (امام خمینی 1385 ج 3: 230؛ ج 7: 285) و جامع  معارف و حقایق اسماء و صفات الهی است. امام خمینی قرآن را «از بزرگ‌ترین مظاهر رحمت مطلقه الهیّه»‏ (امام خمینی 1373: 66) صورت اسم اعظم (امام خمینی 1373: 321)، تجلّی تامّ اسماء و صفات الهی (امام خمینی 1385 ج 12: 421) سرّ بین حق و ولیّ الله اعظم (امام خمینی 1385 ج 19: 285) معرّف انسان کامل (امام خمینی 1373: 321) اعظم و اشرف کتب مقدسه (امام خمینی 1385 ج 20: 312) تاج کرامت و شرف (امام خمینی بی­تا: 80) مبدأ تمام معارف (امام خمینی 1385 ج 19: 438) و هدایتگر به راه مستقیم (امام خمینی 1373: 203) معرفی می‌کند.

از دیدگاه امام خمینی، قرآن کریم در مسائل سیاسی و اجتماعی جامعیت تامّ دارد (امام خمینی 1379: 49) و مشتمل بر همه چیز است (امام خمینی 1385 ج 4: 448). حجم آموزه­های سیاسى و اجتماعى قرآن را بیشتر از مطالب عبادى آن است (امام خمینی 1385 ج‏2: 255؛ ج‏5: 188) و برآن است که نسبت آیات اجتماعی و سیاسی قرآن به آیات عبادی آن، از نسبت صد به یک هم بیشتر است (امام خمینی 1381: 11). ولی مسلمانان عملاً آنها را کنار گذاشته و تنها به بُعد ضعیف آن توجه کرده‌اند (امام خمینی 1385 ج‏6: 43). امام خمینی احکام عبادی را منشأ خدمات اجتماعی و سیاسی برمی­شمارد (امام خمینی 1385 ج 13: 131 ـ 130) و آیات اخلاقی قرآن را نیز مشتمل بر ابعاد سیاسی و اجتماعی تلقی می­کند (امام خمینی 1379: 61).

امام خمینی معتقد است علی­رغم آنکه قرآن همه چیز برای مسلمانان به ارمغان آورده، خود مسلمانان، عملاً آن را مهجور کرده‌اند؛ به این معنا که «استفاده‏اى که باید از آن بکنند نکردند» (امام خمینی 1385 ج‏12: 320). ایشان ضمن اینکه احکام سیاسى و اجتماعى اسلام را  مهجور می‌داند (امام خمینی 1385 ج‏18: 463) با اشاره به شکوة پیامبر(ص) از امت خود[5] و با نیم­نگاهی به وضعیّت کنونی جهان اسلام، علت عمدة مشکلات مسلمانان را در عمل نکردن به آموزه­های سیاسی و اجتماعی قرآن برمی­شمارد (امام خمینی 1385 ج‏16: 34- 33) امام خمینی با یادکرد آیة 179 از سورة اعراف،[6] یکی از علامات جهنمی بودن را عدم تفقه و تدبر در آیات قرآن می­داند و چنین کسانی را از حیوانات گمراه­تر معرفی می­کند (امام خمینی 1386: 287). از نظر ایشان، علّت عدم تأثیر قرآن در دل‌های مسلمانان، آن است که قلب­های آنان از حقایق عقلی آن آگاه نیست و استفادة مسلمانان از آن، در حدّ لقلقة زبان است و در مرتبة ذکر حقیقی قرار ندارد. از این رو می­گوید: «... حقیقت و حقیّت قرآن به قلب ما نرسیده و دل ما به آن نگرویده و ادراک عقلی، بسیار کم اثر است» (امام خمینی 1386: 91- 90).

 

3ـ عوامل و زمینه­های مهجوریت قرآن در بعد سیاسی و اجتماعی

مهجوریت قرآن واقعیّتی انکارناپذیر است که در آیات قرآن نیز از زبان پیامبر(ص) به آن اشاره شده است (فرقان:30) و حصول آن، بی­گمان، مانند هر پدیدة دیگری مسبوق به علل و عوامل خاصّی است. بنابراین و با تتبّع در آثار برجای مانده از امام خمینی می­توان به زمینه­ها و عوامل متعددی برای مهجور ماندن آموزه­های سیاسی و اجتماعی قرآن در نزد بیشتر مسلمانان و در اغلب جوامع اسلامی در طول تاریخ پی برد که ما آنها را به دو دستة عوامل درون­دینی و برون­دینی تقسیم می‌کنیم و در ادامه به بیان مهم­ترین آنها می­پردازیم:

 

3-1- عوامل و زمینه­های درون­دینی

3-1-1- مهجوریت اهل بیت(ع)

خداوند مسئولیت تبیین قرآن را بر عهدة خود پیامبر(ص) گذاشته است (نحل:44، 64). پیامبر(ص) نیز از سوی خداوند، اهل بیت(ع) را در حدیث ثقلین عِدل قرآن معرفی کرده (کلینی 1411 ج 1: 233؛ ترمذی بی‌تا ج 5: 663؛ ابن حنبل 1398 ج 3: 17،14، 26) و مسلمانان را از خطر افتراق این دو انذار داده است، چنان­که قرآن کریم، اطاعت از پیامبر(ص) را به منزلة اطاعت از خداوند می­داند (نساء:80)، اما بعد از سپری شدن عصر بعثت، اتفاقاتی افتادکه اهل بیت(ع) در جامعة اسلامی مهجور واقع شدند. امام خمینى با اشاره به حدیث ثقلین تأکید می­کند که بعد از رحلت پیامبر(ص)، «هرچه بر یکى از این دو گذشته است بر دیگرى گذشته است و مهجوریت هر یک مهجوریت دیگرى است...»(امام خمینی 1385 ج‏21: 394).

امام خمینی عدم تشکیل حکومت از سوی اهل بیت(ع) را بزرگ­ترین گرفتاری جهان اسلام برمی‌شمارد و معتقد است که مسلمانان در طول تاریخ، گرفتار هواهای نفسانیه­ بوده‌اند و این مشکلات، مقابله با تشکیل حکومت اسلامی از سوی ائمه(ع) است (امام خمینی 1385 ج 2: 358). بنابراین مهجوریت اهل بیت(ع)، در عمل باعث مهجور شدن قرآن شده و بسیاری از آموزه­های سیاسی و اجتماعی قرآن، که می­توانست از سوی معصومان(ع) در عرصه­های گوناگون اجتماعی جامة عمل بپوشد، متروک گردیده است.

 

3-1- 2- بسنده کردن به ظواهر قرآن

اکتفا به ظواهر از سوی اندیشمندان و مفسران مسلمان، گاه باعث مهجوریت ابعاد سیاسی واجتماعی قرآن شده است. امام خمینی با اشاره به پاره­ای روایات، از مفسرانی انتقاد می­کند که استفاده از قرآن را در ضبط و جمع اختلاف قرائات و معانی لغات و محسنات لفظیه و معنویه و وجوه اعجاز و امثال آن منحصر دانسته و از معارف الهیّه و جهات روحی قرآن غافل شده­اند. امام خمینی آنان را مانند بیمارانی می‌داند که به طبیب مراجعه کرده نسخة پزشک را به همراه دارند، اما معالجة خود را در این می­دانند که نسخة طبیب را حفظ و ضبط کنند و به ترکیبات آن پی ببرند. به تعبیر امام خمینی «اینان را مرض خواهد کشت و علم به نسخه و مراجعه به طبیب برای آنها بکلّی بی‌نتیجه است» (امام خمینی 1373: 171). ایشان علت استفادة حداقلی از این کتاب زندگی را در عدم نگاه تعلیمی به آن قلمداد می‌کند (امام خمینی 1373: 192).

امام خمینی با اشاره به شکوة پیامبر(ص) تأکید می‌کند که اگر به ظواهر قرآن اهمیت بدهیم، اما در عمل به آموزه‌های آن اهتمام نورزیم، از ننگ مهجور گذاشتن قرآن و شکایت پیامبر(ص) رهایی نخواهیم یافت (امام خمینی 1373: 198). امام خمینی ضمن انتقاد شدید از بسنده کردن به ظواهر و مسائل سطحی مربوط به قرآن اذعان می‌کند که واقعاً «آیا اگر ما این صحیفة الهیّه را مثلاً جلدى پاکیزه و قیمتى نمودیم و در وقت قرائت یا استخاره بوسیدیم و به دیده نهادیم، آن را مهجور نگذاشتیم؟...» (امام خمینی 1373: 198).

امام خمینی از پرداختن برخی از ظاهرگرایان به علوم قرآن، بدون تدبر و تفکر در آیات آن و اینکه علوم قرآن را صرفاً در «معانى عرفیّه عامیّه و مفاهیم سوقیّه وضعیّه» بدانند و کار خود را منحصر در «دستورات صوریّه ظاهریّه» قلمداد کنند، انتقاد می­کند (امام خمینی 1373: 290) و آن را «نشناختن حق قرآن و ناقص دانستن شریعت» برمی­شمارد (امام خمینی 1373: 291). از این رو، با انتقاد از ظاهرگرایی، توقف در ظاهر را مایة مرگ و هلاکت و جهالت دانسته و نخستین ظاهرگرا را شیطان می­داند که با نگاه به ظاهر آدم و بدون توجه به باطن و مقام وی، از عمل به فرمان خداوند سرپیچی کرد (امام خمینی 1359: 95)  امام خمینی در عین حال عملکرد برخی از اهل باطن را نیز به سبب غفلت از ظواهر قرآن نقد می­کند و راه وصول به باطن را «تأدّب به ظاهر» می­داند (امام خمینی 1373: 290) و از این رو، با مردود شمردن افراط و تفریط در پرداختن به ظواهر، عالمان را به رعایت اعتدال و توجه به ظاهر توأم با توجه به باطن فرا می‌خواند (امام خمینی 1373: 291).

برخی از دانشمندان، علوم گوناگون را حجابی برای فهم قرآن دانسته و حتی اصطلاحات و دانش‌هایی را که برای فهم دین و آیات قرآن به‌کار رفته، «حجاب» بر­شمرده­اند (طالقانی بی­تا ج 1: 16). گروهی دیگر نیز، تصریح کرده­اند توجه به ظواهر و عدم درک و پرداختن به ابعاد اجتماعی و سیاسی قرآن و اسلام، باعث رخوت و سستی و بی­تفاوتی عده­ای نسبت به مسائل جامعه می­گردد (سید قطب1350: 31).

 

3-1- 3- تفاسیر ناصواب و سلیقه­ای

امام خمینی با انتقاد از انحراف و کج فهمی عدّه­ای، تأکید می­کند که در طول قرون گذشته، برخی ماهیت ظلم­ستیز اسلام را در اثر تبلیغات سوء بیگانگان دگرگون جلوه داده‏اند و قرآن کریم را که کتاب جهاد با مشرکین و مترفین است، دگرگون شناسانده­اند (امام خمینی 1385 ج‏3: 254). ایشان از توجیه معنوی برخی مسائل سیاسی و اجتماعی قرآن اظهار نارضایتی کرده (امام خمینی 1385 ج 10: 459) و با اشاره به تفسیرهای فریبنده و انحرافی برخی از گروه­ها، بر لزوم تمسک به قرآن، برای درهم کوبیدن و از بین بردن استکبار و جبهة کفر و نفاق پافشاری می­کند (امام خمینی1385 ج 15: 247ـ246، 331). چنان­که از نظر سیدجمال الدین اسدآبادی نیز تفسیر غربی آیات و مفاهیم قرآن و توجیه آیات ماوراءالطبیعی قرآن و تفسیر مادی آن از عوامل مهجوریت آخرین کتاب آسمانی به شمار می­رود (مطهری بی­تا: 20).

 

3-1- 4- سازش و سکوت در مقابل ستمگران

آیات قرآن بر ظلم­ستیزی و لزوم مبارزه با ستمگران دلالت دارد؛ اما در طول تاریخ برخی از مسلمانان با سکوت و سازش در برابر ظلم و جور، عملاً باعث مهجوریت آموزه­های سیاسی و اجتماعی قرآن شده­اند. امام خمینی سازش با ظالم را، ظلم به مظلوم و ظلم به بشریت دانسته (امام خمینی 1385 ج‏18: 500) و آن را خلاف قرآن بر‌شمرده است (امام خمینی 1385 ج‏3: 340) و از برخی واعظان غیر متّعظ با تعابیری چون «آخوندهای درباری»، «وعاظ السلاطین» و... انتقاد می­کند که در طول تاریخ با جعل روایت، عملاً در مقابل قرآن ایستاده­ و جنبة ظلم ستیزی قرآن را مهجور نهاده­ و حکم به سازش با سلاطین و حکام ظالم داده‌اند (امام خمینی 1381: 65). او آنان را «علمای سوء و تملّق­گویان ظلمه و ستمگران» و «دین به دنیا فروشانی» می‌نامد که از منزلت و موقعیت علمای اسلام سوء استفاده می‌کنند و به ظالمان خدمت می‌کنند (امام خمینی 1385ج 20: 338 ، 339). امام خمینی با استناد به پاره­ای آیات قرآن مانند آیه 36 سورة مائده و روایات معصومان(ع)، مانند«إذا ظهرت البدع فللعالم أن یظهر علمه و إلا فعلیه لعنة الله» (کلینی 1411‌ ج 1: 54) سکوت علما را به منزلة تأیید ستمگران و کمک به دشمنان اسلام می­داند (امام خمینی 1379: 206). ایشان سازش با بیگانگان را خودباختگى و خیانت به اسلام و مسلمانان برشمرده و از مردم می­خواهد که سازش­کاران را طرد کنند (امام خمینی 1385 ج 12: 148).

 

3-1- 5- دنیازدگی گروهی از مسلمانان

از دیگر عوامل مهجوریت قرآن در طول تاریخ، دنیازدگی گروهی از مسلمانان است. امام خمینی یکی از حجاب­ها و موانع استفاده از قرآن و مهجور ماندن معارف آن را «حب دنیا» می داند؛ زیرا قلب به واسطة این محبت از ذکر خدا غافل می­شود و از قرآن و آموزه­های آن اعراض می­کند (امام خمینی1373: 202). بنابراین به حوزه­های علمیه و روحانیان توصیه می­کند که ساده­زیستی را همواره رعایت کنند (امام خمینی 1385 ج 20: 343 ـ342) و از زیّ طلبگی خارج نشوند (امام خمینی 1385 ج 18: 13 ـ 12) زیرا در غیر این صورت، اسلام تخریب می‌شود. از نظر ایشان، عالمی که از نظر علمی به مرتبة بالایی رسیده، اما تهذیب یافته نیست، بسیار مضر است و ضررهایی برای جامعه دارد که غیر عالم ندارد (امام خمینی 1385 ج 8: 310). او از سر دلسوزی به حوزه­های علمیه سفارش می­کند که مبادا حوزه­ها گرفتار تشریفات شوند (امام خمینی 1385 ج 19: 43 ـ 42). امام خمینی از روحانیان می‌خواهد که به دانسته­های خود عمل کنند؛ زیرا اگر یک روحانی، گفتار، رفتار و حرکاتش قرآنی نباشد، نمی­تواند مبلّغ قرآن و اسلام و اهل بیت(ع) باشد؛ از این رو با اشاره به روایاتی که اهل جهنم از بوی عالمی که به علمش عمل نکند، آزرده می­شوند (امام خمینی 1385 ج‏2: 16؛ کلینی 1411 ج 1: 44) تأکید می­کند که بین عالم و غیرعالم تفاوت وجود دارد (امام خمینی 1385 ج 2: 17 ـ 16) زیرا انحراف عالم، باعث انحراف یک امت می­گردد؛ «إذا فَسَد العالِمُ، فَسَدَ العالمَ» (امام خمینی 1385 ج‏2: 24؛ ج‏6: 285؛ آمدی بی­تا ج 7: 269)؛ چنان­که گروهی از مصلحان دینی، مانند سید قطب، کواکبی و مطهری نیز از وابستگی برخی از دانشمندان و عالمان به دنیا و عدم تطابق قول و عمل آنان انتقاد کرده­اند (سید قطب بی­تا: 97ـ94؛ امین بی­تا: 275؛ مطهری 1378: 86).

 

3-1- 6- تحجر و خشک­ذهنی

 فهم صحیح قرآن و آموزه­های آن، نیازمند وسعت نظر، ژرف‏اندیشى و عقلانیت است. در مقابل، تحجر، قشرى‏گرى و جمود، آفت فهم دین به شمار می­رود. نگاهى به تاریخ اسلام، نقش قابل توجه این عامل را در رشد یا انحطاط مسلمانان نشان مى‏دهد. فِرق ظاهرگرا عمدتاً به این آسیب فکرى گرفتار بوده‏اند. خوارج جزء این متحجران بوده‌اند (امام خمینی 1385 ج‏1: 303- 302؛ ج‏14: 136؛ ابن ابى‏الحدید 1404 ج 2: 282- 281). امام خمینی همواره از متحجران مقدس­نما انتقاد کرده و خطر تحجرگرایان را مهم برشمرده است (امام خمینی 1385 ج‏21: 278؛ ج‏20: 315) و خطاب به علما می‌گوید: «خون دلی که پدر پیرتان از این دستة متحجر خورده است، هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است» (امام خمینی 1385 ج ‏21: 278).

جوادى­آملى نیز سِرّ رکود معرفت‏شناسى را در ادوار گذشته، بینش متحجرانة ظاهرگرایانى برشمرده است که در مسائل فقهى به وجوب احتیاط در «مالانص فیه» معتقد بودند و در مسائل اعتقادى، قرآن را تحریف شده یا دشوارفهم مهجور نهادند و بنابراین آیات فراوانى که دعوت به نظر، تدبر، تعقل و مانند آن داشت یا مصداق استدلال و نمونه احتجاج و نظایر آن را ارائه مى‏داد، همچنان مهجور ماند (جوادی آملی 1378 ج13: 42). برخی از مصلحان دینی مانند سید جمال الدین اسدآبادی و محمد عبده نیز از وجود تحجر، جمود و خشک­ذهنی در کشورهای اسلامی، همزمان با عصر پیشرفت و تلاش همه جانبة غرب برای ترقی و توسعه، انتقاد کرده­اند (شرفی1372: 80-81؛ مطهری بی­تا: 36).

 

3-1- 7- ازخودبیگانگیو خود فراموشی

یکی از عوامل مهجوریت قرآن در بعد سیاسی و اجتماعی، دچار شدن گروه­هایی از مسلمانان به نوعی خودبیگانگی و خودفراموشی در مواجهه با فرهنگ غربی در جامعة جهانی است؛ حال آنکه قرآن مى‏فرماید: «وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ ...» (حشر:19). امام خمینی وابستگی فکری و فرهنگی به غرب را آفتی برای جامعة اسلامی برمی‌شمارد و معتقد است که اگر مسلمانان با دیدن پیشرفت صنعتی غرب گمان کنند که راه پیشرفت، کنار نهادن عقاید خود و یکرنگی با آنان است، راه به خطا پیموده‌اند (امام خمینی 1381: 19). او با نقد ازخودباختگی مسلمانان در مقابل پیشرفت­های مادی بیگانگان (امام خمینی 1385 ج 8: 79)، تبلیغات فراوان دربارة پیشرفت­های غرب را عاملی برای تحقق این هدف می­داند که مسلمانان کاملاً مطیع فرهنگ غربی گردند و به فرهنگ غربی افتخار کنند و در مقابل، پرداختن به قرآن و شعائر اسلامی، عقب‌ماندگی و کهنه­پرستی تلقی گردد (امام خمینی 1385 ج 9: 80؛ ج 21: 416). چنان­که برخی دیگر از مصلحان دینی و اجتماعی مانند سیدجمال الدین اسدآبادی نیز از خودبیگانگی و از خودباختگی در مقابل غرب را عامل مهجوریت آموزه­های سیاسی و اجتماعی قرآن برشمرده­اند (اسدآبادی 1421: 91ـ87 ؛ مطهری بی­تا: 32) .

 

3-2- عوامل و زمینه­های برون­دینی

3-2-1- استکبار و مستکبران

قرآن کریم استکبار را عامل مخالفت با دعوت و آیات الهی (جاثیه:31)، و مستکبران و استکبار را  باعث گمراهی مستضعفان (سبأ:31) برشمرده است. از آنجا که بیگانگان آموزه­های سیاسی و اجتماعی قرآن ‏را مانع بزرگى ‏برای رسیدن به اهداف خود می­دانند، از این رو، کوشش برای مهجور ساختن قرآن و کنارگذاردن آن از زندگى سیاسی و اجتماعی مسلمانان را به مثابة‏ راهبردی اساسى دنبال می‌کنند تا بتواند سلطه‏گرى‏ خود را درکشورهاى اسلامى تداوم بخشند. امام خمینی به نقشه­های بیگانگان در مهجور کردن قرآن اشاره کرده، به همکاری آنان با حکومت­های ناصالح در جهان اسلام برای محو قرآن از صحنة جامعه می‌پردازد (امام خمینی 1385 ج 21: 396 ـ 395) و تأکید می‌کند که بیگانگان مى‏خواهند مسلمانان را از قرآن جدا کنند، تا پشتوانه‏اى نداشته باشند (امام خمینی 1385 ج‏4: 216). 

در همین مسیر، حاکمان و زمامداران ستمگر، افزون بر بی­توجهی به آموزه­های قرآن و عترت، جامعه را از اهتمام به آموزه­های اسلام باز می­داشته و بعضاً به مخالفت و معارضة نظری و عملی با قرآن و معصومان(ع) پرداخته­اند.

قرآن کریم در آیات متعدد به خوی استکبارگری (عنکبوت:39)، برتری­طلبی (یونس:83؛ مؤمنون:46؛ قصص:4)، به بندگی­کشیدن مردم (شعراء:22)، استضعاف (قصص:4)، اسراف­کاری (یونس:83)، فساد (نمل:34؛ بقره:205؛ قصص:4)، اتراف (سبأ:34)، استبداد (غافر:29) حاکمان ستم­پیشه اشاره کرده و آنها را عوامل و زمینه­های عملی دوری گروه­های پرشماری از مردم از عمل به آموزه­های سیاسی و اجتماعی قرآن شناسانده است.

امام خمینی با اشاره به اینکه نبود حکومت اسلامی باعث گسترش ظلم و فساد است (امام خمینی 1385 ج 21: 15) به تفاوت­های حکومت اسلامی با حکومت­های دیگر پرداخته و مسئولان کشور را از کمترین ظلم و زورگویی برحذر می­دارد (امام خمینی 1385 ج 6: 461). ایشان منشأ آشفتگی جامعه و به­وجود آمدن تفرقه را مسئولان کشورهای اسلامی می­داند (امام خمینی 1385 ج‏3: 256) و ضمن اشاره به اقدامات حکّام برای مهجور کردن مفاهیم قرآن، تظاهر آنان به قرآن را برای عوام­فریبی می‌داند و از اینکه از سویی آموزه­های سیاسی و اجتماعی قرآن را نقض کرده و از سوی دیگر به چاپ و انتشار قرآن می­پردازند، انتقاد می­کند (امام خمینی 1385 ج 11: 288- 287). امام خمینی ضمن خطرناک دانستن این فریب­کاری (امام خمینی 1385 ج 12: 467) تظاهر آنان به دینداری را برای از بین بردن محتوای قرآن برمی­شمرد (امام خمینی 1385 ج 3: 317؛ ج 8: 12- 11).

 

3-2-2- ناکارآمد جلوه دادن قرآن

یکی دیگر از عوامل مهجوریت قرآن و عدم تحقق آموزه­های آن در جوامع اسلامی، نگرش محدود به آیات آن و ناکارآمد جلوه دادن آموزه‌های قرآن در ابعاد سیاسی و اجتماعی است. حال آنکه آیات قرآن حاکی از جامعیت و جهانی بودن آن است (ص:87؛ قلم:52؛ أنعام:19؛ بقره:185). امام خمینی با اتخاذ موضع شدید در برابر گروهی که قرآن و اسلام را فاقد احکام سیاسی ـ اجتماعی می‌دانند تصریح می‌کند: «قرآن کریم و سنّت رسول الله ــ صلّی الله علیه و آله ــ آن قدر که در حکومت و سیاست احکام دارند در سایر چیزها ندارند» (امام خمینی 1385 ج‏21: 406). ایشان تصریح می‌کند که آن روز که در غرب هیچ خبرى نبود و در جهان اثرى از قانون نبود، خداوند به وسیله پیامبر(ص) قوانینى فرستاد که انسان از عظمت آنها به شگفت مى‏آید؛ از این رو خداوند علاوه بر وظایف عبادی،‌ برای مسائل سیاسی و اجتماعی و حکومتی نیز قانون جامع و کامل فرستاده است (امام خمینی 1381: 12).

 

3-2-3- مقابله با آموزه­های سیاسی و اجتماعی قرآن

استکبار و ایادی آن همواره سعی در منزوی کردن قرآن و آموزه­های سیاسی و اجتماعی آن داشته‌اند و به این منظور از حربه­های گوناگونی بهره برده­اند. امام خمینی با اشاره به حملات علنی و مخفیانة دشمنان اسلام علیه قرآن و معارف آن، مسلمانان را به بیداری و هشیاری در مقابل آنها فرا می­خواند (امام خمینی 1385 ج 2: 488-487) جسارت به ساحت مقدس قرآن مثل پاره نمودن آن، (امام خمینی 1385 ج 9: 361) آتش زدن قرآن، (امام خمینی 1385 ج‏1: 231؛ ج‏4: 165) مسخره کردن آیات، (امام خمینی 1385 ج 9: 78) تشکیک در قرآن، انتشار قرآن­های ساختگی، ایجاد تردید در اعتقادات و متهم کردن اسلام به دین ناامنی، متهم ساختن قرآن به تروریسم (غزالی بی­تا: 97) عقب­افتادگی و هرج و مرج طلبی از مصادیق اهانت به قرآن از سوی دشمنان اسلام به شمار می­روند (هامفری 1386: 111- 107) که خواه ناخواه در تشویه چهرة اسلام و قرآن کریم در میان عده­ای از مردم کشورهای گوناگون مؤثر می­افتد.

امام خمینی به مقابلة استعمارگران با آموزه­های وحیانی برای دور ساختن فرهنگ قرآن از جامعه (امام خمینی 1385 ‌ج 2: 461) و محو اساس قرآن کریم (امام خمینی1385 ج 2: 482) و آموزه­های آن اشاره می­کند (امام خمینی 1379: 564) و نسبت به ترویج تعلیمات انحرافی غرب برای جلوگیری از پیشرفت جوانان هشدار می‌دهد (امام خمینی 1385 ج9: 81ـ 79) و معتقد است دولت­های استکباری تلاش می­کنند تا با نفوذ در دانشگاه­ها، جوانان را مطابق خواست خود تربیت کنند و استقلال فکری را از آنان بگیرند (امام خمینی 1385 ج 12: 5).

 

3-2-4- تبلیغ جدایی دین از سیاست

یکی از اقدامات بیگانگان در جهت مهجوریت آموزه­های سیاسی و اجتماعی قرآن، ترویج جدایی دین از سیاست به­شمار می­رود. امام خمینی سکولاریسم را منطق اسلام نمی­داند (امام خمینی 1385 ج‏5: 440) و با ابراز نگرانی از رواج تفکر جدایی دین از سیاست در کشورهای اسلامی، اسلام را غریب و ناشناخته معرّفی می‌کند، و مسلمانان را ناآشنا به حقایق اسلام برمی­شمارد (امام خمینی 1385 ج 19: 21). ایشان ضمن انتقاد از برخی سردمداران کشورهای اسلامی، آنان را «وابستگان به حکومتهای جابر» و بازیگرانی می‌نامد که اسلام را در گوشة مساجد محصور نموده­اند و باعث عقب ماندگی مسلمانان شده‌اند و احکام اسلامی مانند حج و نماز جمعه را به صورت یک ظاهر بی‌محتوا و خشک محصور کرده­اند و با «کج فهمی» و «کج فکری» حتی با تشکیل حکومت اسلامی مخالفت می­کنند... (امام خمینی 1385 ج 19: 21). از این­رو فعالیت­ سیاسی را یکی از وظایف­ مذهبی ­مسلمانان برمی‌شمارد (امام خمینی 1385 ج 5: 440).

امام خمینی برآن است که استعمار  می­خواهد دین را از سیاست جدا کند و از دخالت علمای اسلام در امور سیاسی و اجتماعی جلوگیری کند (امام خمینی 1381: 23). او سابقة طرح جدایی دین و سیاست را زمان بنی امیه و بنی عباس دانسته و از اینکه عده­ای از اشخاص متدین نیز این مسأله را باور کرده­اند، اظهار تأسف کرده است (امام خمینی 1385 ج 16: 418) و ضمن اشاره به این مسأله که استعمار، سیاسی بودن علما را امری پست جلوه می­دهد، (امام خمینی 1385 ج 13: 431؛ ج 10: 124) به این ترفند تصریح می­کند که عده­ای برای توجیه عدم دخالت روحانیان در مسائل سیاسی و اجتماعی، این­گونه القا می­کنند که سیاست به معنی دروغگویی و فریب است و اگر علما وارد سیاست شوند احترامشان پیش مردم از بین می­رود! (امام خمینی 1385 ج 13: 361).

از نظر سید قطب نیز یکی از عوامل مهم مهجوریت قرآن، محدود کردن آن در امور معنوی و محرومیت آن از دخالت در امور سیاسی و اجتماعی است (سید قطب 1350: 113).

 

3-2-5- ترویج اسلام انحرافی

امام خمینی اسلام را به دو نوع ناب و آمریکایی تقسیم می­کند و برای اسلام آمریکایی این ویژگی­ها را برمی شمارد: «اسلام سرمایه‌دارى، اسلام مستکبرین، اسلام مرفهین بى‏درد، اسلام منافقین، اسلام راحت‌طلبان، اسلام فرصت‌طلبان»، (امام خمینی 1385 ج 21: 11) «اسلام مقدس‏نماهاى متحجر»، (امام خمینی 1385 ج 21: 120) «اسلام سلطنتى... اسلام التقاط»، (امام خمینی 1385 ج 21: 240) و ‏اسلامی که مطابق آن، علما نباید در امور سیاسی و اجتماعی دخالت کنند (امام خمینی 1385 ج 21: 281) امام خمینی  ترویج اسلام انحرافی را یکی از اهداف استعمارگران برای مهجوریت قرآن می‌داند (امام خمینی 1385 ج‏2: 487).

 در مقابل، اسلام ناب در اندیشة امام خمینی، اسلامی است که پرچمدار آن پابرهنگان و مظلومان و فقرای جهان هستند (امام خمینی 1385 ج 21: 204). این اسلام به تمام ابعاد قرآن و دین، و از جمله سیاسی و اجتماعی نظر دارد و سیاستی جهانی دارد (امام خمینی 1379: 46) امام خمینی از نقشة استعمار برای مهجوریت قرآن پرده برمی‌دارد و ترویج اسلام انحرافی را از اقدامات آنان برمی­شمارد و تصریح می‌کند که استعمارگران که خود مخالف سرسخت قرآن بوده‌اند، مدعی حمایت از آموزه‌های آن گشته‌اند تا قرآن کریم را مهجور کنند و از بین ببرند و زمینه براى پیشبرد اهداف استعمارى گردد (امام خمینی 1385 ج‏2: 487).

یکی دیگر از عوامل مهجوریت آموزه­های سیاسی و اجتماعی قرآن، ترویج قرائتی از اسلام است که اساساً در آن سیاست و حکومت نقشی ندارد و امام خمینی از آن به «اسلام آمریکایی» تعبیر کرده است. سید قطب نیز اصطلاح اسلام آمریکایی را به کار برده است.[7] (سید قطب 1350: 104؛ احمدی 1383: 69). سید قطب بر آن بود که دو نوع اسلام وجود دارد: یکی اسلام واقعی و دیگری اسلامی که غرب و آمریکا می‌خواهد (سیدقطب 1350: 103). آنان از قرآن تنها مسائل فقهی را می­پرسند و هرگز به ابعاد سیاسی و اجتماعی و اقتصادی آن نمی پردازند. آنان حتی برخی از احکام اسلام مانند زکات را عامل خطر و مانع پیشرفت خود می دانند و با آن مخالفت می­کنند (سیدقطب 1350: 119).

 

3-2-6- ایجاد تفرقه میان مسلمانان

یکی از عوامل مهجوریت قرآن در بعد سیاسی و اجتماعی، تفرقه در میان مسلمانان است. قرآن کریم تفرقه و اختلاف را مایة سستی، از بین رفتن ابهت مسلمانان (أنفال:46) و بی­خردی (حشر:14) می­داند. بر همین اساس، امام خمینی عدم اتحاد بین مسلمانان را یکی از بزرگ­ترین و اساسی­ترین مشکلات دانسته (امام خمینی 1385 ج‏15: 169) و ضمن توجه دادن به این معضل سیاسی و اجتماعی، مسلمانان جهان را از درافتادن به دام اختلاف و تفرقه برحذر می‌دارد (امام خمینی 1385 ج‏5: 516؛ ج 6: 84-83).

یکی از روش­های بیگانگان برای ایجاد تفرقه و مهجور ماندن آموزه­های سیاسی و اجتماعی قرآن، ترویج ملی­گرایی در میان مسلمانان است. امام خمینی ملی­گرایی را باعث ایجاد دشمنی و شکاف بین مسلمانان می­داند (امام خمینی 1385 ج 13: 209) و با توجه به مخالف بودن ملی­گرایی با قرآن، (امام خمینی 1385 ج 12: 334) آن را نفی می­کند. در اندیشة امام خمینی، قرآن کریم نیز با ردّ نژادپرستی (امام خمینی 1385 ج 17: 109) همه را برابر و برادر می­داند (امام خمینی 1385 ج 13: 168- 167). سیدجمال الدین اسدآبادی، سید قطب و اقبال لاهوری نیز ضمن مخالفت با ملی­گرایی، آن را نقشة بیگانگان برای تضعیف وحدت مسلمانان دانسته­اند که باعث عقب­ماندگی مسلمانان می­گردد (اسدآبادی1421: 72-71؛ سید قطب 1350: 91، 113؛ بقایی 1379: 45).

 

نتیجه­

گروه­های پرشماری از مسلمانان همواره از ابعاد سیاسی و اجتماعی قرآن غفلت داشته­اند و با دوری جستن از تعالیم اهل بیت(ع)، اکتفا به مسائل ظاهری، برداشت­های سلیقه­ای و کج­اندیشی و خشک­ذهنی برخی از عالمان، عملاً به آموزه­های سیاسی و اجتماعی قرآن کم­توجهی کرده و آنها را مهجور نهاده­اند؛ چنان­که بیگانگان و دشمنان قرآن نیز همواره در مقابله با آموزه­های سیاسی و اجتماعی قرآن، دور ساختن آن از صحنة سیاست و اجتماع و ترویج اندیشه­های ضد قرآنی کوشش کرده و با ایجاد تفرقه میان مسلمانان و ترویج قرائت­های بی­ریشه و نادرست از اسلام، باعث مهجور ماندن ابعاد سیاسی و اجتماعی قرآن شده­اند.

 

منابع

-          قرآن­کریم

-          آلوسى، سید محمود. (1415 ق) روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، تحقیق على عبدالبارى عطیة، بیروت: دارالکتب العلمیه، چاپ اول.

-          آمدی، عبدالواحد بن محمد. (بی­تا) غررالحکم و دررالکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم: مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول.

-          ابن حنبل، احمد. (1398ق)المسند، بیروت: المکتب الإسلامی، چاپ دوم.

-          ابن فارس، ابوالحسن احمد بن فارس بن زکریا. (1399ق) معجم مقاییس اللغه،6 جلدی، تحقیق عبد السلام محمد هارون، بیروت: دار الفکر.

-          ابن کثیر دمشقى، اسماعیل بن عمرو. (1419 ق‏) تفسیر القرآن العظیم، تحقیق محمد حسین شمس الدین،‏ بیروت: ‏دار الکتب العلمیه، چاپ اول.

-          ‌إبن منظور، ابو الفضل جمال الدین محمد بن مکرم. (1410 ق) لسان العرب، 15 جلدی، دار بیروت للطباعة و النشر.

-          ابن‎ابی‎ الحدید، عزالدین. (1404 ق)  شرح نهج البلاغه، قم: نشر مکتبة آیة الله مرعشی.

-          احمدی، علی. (1383)  شهید سیدقطب، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، چاپ اول.

-          اسدآبادی، سیدجمال الدین، محمد عبده. (1421 ق) العروه الوثقی، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، چاپ دوم.

-          امام خمینی، روح الله. (1373) آداب الصلوة، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم.

-          ــــــــــــــ . (1379)  اسلام ناب در کلام و پیام امام خمینی (ره)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام  خمینی (چاپ و نشر عروج)، چاپ پنجم.

-          ــــــــــــــ . (1386)  شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (چاپ و نشر عروج)، چاپ یازدهم.

-          ــــــــــــــ . (1359) شرح ­دعای ­سحر، ترجمة­ سید ­احمد­ فهری، تهران: نهضت ­زنان ­مسلمان.

-          ــــــــــــــ . (1385)  صحیفه امام، دوره 22 جلدی، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (چاپ و نشر عروج) ، چاپ چهارم.

-          ــــــــــــــ . (بی­تا) کشف اسرار، قم: پیام اسلام.

-          ــــــــــــــ . (1381) ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (چاپ و نشر عروج)، چاپ یازدهم.

-          امین، احمد. (بی‌تا)زعماء الإصلاح فی العصر الحدیث، بیروت: دارالکتاب العربی.

-          انیس‌ ابراهیم، منتصر عبدالحلیم، الصوالحی عطیه، خلف الله احمد محمد. (1374) المعجم الوسیط، تهران: نشر فرهنگ اسلامی، چاپ پنجم.

-          بقایی، محمد. (1379)  شرار زندگی، شرح اسرار خودی اقبال لاهوری، تهران: فردوس، چاپ اول.

-          بیضاوى، عبدالله بن عمر. (1418 ق) أنوار التنزیل و أسرار التأویل،‏ تحقیق محمد عبد الرحمن المرعشى، بیروت‏: دار احیاء التراث العربى، چاپ اول.

-          ترمذی، محمد بن عیسى. (بی­تا)  سنن ترمذی، تحقیق احمد شاکر، محمد فؤاد عبدالباقی، إبراهیم عطوه، بیروت: دار إحیاء التراث العربی.

-          جوادی­آملی، عبدالله. (1378) تفسیر موضوعى قرآن کریم(ج 13)، قم: اسراء.

-          جوهری، اسماعیل بن حماد. (1407 ق) الصحاح: تاجاللغة و صحاح العربیه، 6 جلدی، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت: دارالعلم للملایین، الطبعه الرابعه.

-          دهخدا، علی اکبر. (بی­تا) لغت­نامه دهخدا، 15 جلدی، زیر نظر محمد معین و سیدجعفر شهیدی، تهران: دانشگاه تهران، چاپ دوم.

-          رازى، ابوالفتوح حسین بن على. ‏(1408 ق) روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن،‏ تحقیق محمد جعفر یاحقى، محمد مهدى ناصح،‏ مشهد: بنیاد پژوهش‌هاى اسلامى آستان قدس رضوى.

-          راغب، حسین بن محمد. (1418 ق) المفردات فی غریب القرآن، بیروت: دارالمعرفه، چاپ اول.

-          زبیدی، سیدمحمد مرتضی بن محمد الحسینی. (2007 م) تاج العروس من جواهر القاموس ،40 جلدی، تحقیق عبدالمنعم خلیل ابراهیم و کریم سیدمحمد محمود، بیروت: دارالکتب العلمیه، الطبعة الاولی.

-          سید قطب بن ابراهیم (بی­تا) آینده در قلمرو اسلام، ترجمه آیت­الله سیدعلی خامنه­ای، تهران: انتشارات عصر.

-          ــــــــــــــ .  (1412 ق) فی ظلال القرآن، قاهره: دارالشروق، چاپ هفدهم.

-          ــــــــــــــ . (1350) ما چه می­گوییم، ترجمه سیدهادی خسروشاهی، قم: دین و دانش، چاپ چهارم.

-          سیوطى، جلال الدین، جلال الدین محلی. ‏(1416 ق) تفسیر الجلالین، بیروت: ‏مؤسسه النور للمطبوعات، چاپ اول.

-          شاد، محمد پادشاه. (1892 م)  فرهنگ آنندراج، لکهنو.

-          شرفی، حسین. (1372) «ناهنجاری‌های جهان اسلام از دید سیدجمال الدین اسدآبادی»، ویژه نامه حوزه، ش 60 ـ 59، آذر، دی، بهمن و اسفند .

-          صادقى تهرانى، محمد. (1365)  الفرقان فى تفسیر القرآن بالقرآن،‏ قم: فرهنگ اسلامى،‏ چاپ دوم.

-          طالقانی، سیدمحمود. (بی‌تا) پرتوی از قرآن، تهران: شرکت سهامی انتشار.

-          طباطبایی، سید محمدحسین. (1393 ق) المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت: مؤسسه الأعلمی، الطبعه الثانیه.

-          طوسى، محمد بن حسن. (بی­تا) التبیان فى تفسیر القرآن، تحقیق احمد قصیر عاملى، ‏ بیروت: ‏دار احیاء التراث العربى.

-          غزالی، محمد. (بی­تا)  اسلام و بلاهای نوین، ترجمة مصطفی زمانی، تهران: انتشارات فراهانی.

-          فخر رازى، محمد بن عمر. (1420 ق) مفاتیح الغیب،‏ بیروت: ‏دار احیاء التراث العربى، چاپ سوم.

-          فراهیدی، أبو عبدالرحمن الخلیل بن أحمد. (1405 ق) کتاب العین (8 جلدی)، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم: دارالهجره، الطبعه الاولی.

-          فضل الله، سید محمد حسین. ‏(1419 ق)من وحى القرآن،‏ بیروت:‏ دار الملاک للطباعة و النشر، چاپ دوم.

-          فیض کاشانی،‌‏ محمد بن محسن. (1415 ق)  الصافى‏، تحقیق حسین اعلمى، تهران:‏ الصدر، چاپ دوم.

-          قاسمى، محمد جمال­الدین. (1418 ق) محاسن التأویل، تحقیق محمد باسل عیون السود، بیروت: ‏دار الکتب العلمیه، چاپ اول.

-          کلینی، محمد بن یعقوب. (1411ق) الکافی، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، چاپ اول.

-          مدرسی، سید محمدتقی. (1419 ق) من هدى القرآن، تهران: ‏دار محبى الحسین،‏‏ چاپ اول‏.

-          مصطفوی، حسن. (1369)  التحقیق فی­کلمات القرآن، تهران: وزارت­فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول.

-          مطهری، مرتضی. (1378) مسأله حجاب، تهران: انتشارات صدرا.

-          ــــــــــــــ . (بی­تا)  نهضت­های اسلامی در صد سالة اخیر، تهران: انتشارات صدرا.

-          مغنیه، محمد جواد. (1424 ق)  التفسیر الکاشف،‏ تهران: ‏دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول.

-          مودودی، سید­ابوالأعلی. (1417 ق) تفهیم القرآن ،6 جلدی، ترجمه اصغر آفتاب، لاهور: دارالعروبة للدعوة الإسلامیة.

-          میبدى، رشیدالدین. (1371) کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق على­اصغر حکمت، تهران:‏ انتشارات امیرکبیر، چاپ پنجم.

-          نجفى خمینى، محمد جواد. (1398 ق) تفسیر آسان،‏ تهران: انتشارات ‏اسلامیه،‏ چاپ اول.

-          هامفری، (1386) خاطرات مستر همفر، ترجمه علی کاظمی، قم: نشر اخلاق، چاپ چهارم.

 



[1]. استادیار دانشگاه تهران                                                                    e-mail: feghhizadeh48@yahoo.com

[2]. کارشناس ارشد علوم قرآن                                                                           e-mail: ashrafyamin@gmail.com

این مقاله در تاریخ 28/7/1389 دریافت گردید و در تاریخ  18/8/1389  مورد تأیید قرار گرفت.

[3] . همچنین ر.ک.به: (صادقى تهرانى 1365 ‏ج‏21: 300؛ سید قطب ‏1412 ج‏5: 2561؛ فضل الله ‏1419 ج‏17: 39؛ قاسمى 1418 ‏ج‏7: 426؛ مغنیه 1424 ج‏5: 466؛ مودودی 1417 ج 3: 649).

[4] . همچنین ر.ک.به: (مدرسى 1419 ج 8: 424؛ نجفى 1398 ج‏14: 218‏؛ سید قطب: 1412 ج‏5: 2561؛ میبدى 1371 ج‏7: 29).

[5]. «وَقَالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا» (فرقان:30)

[6]. «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یفْقَهُونَ بِهَا...»

[7] . وی از اصطلاح «اسلام غربی» نام می­برد.