عضو هیأت علمی و مدیر گروه عرفان اسلامی پژوهشکدة امام خمینی و انقلاب اسلامی.
چکیده
انسان موجودی پژوهشگر، پرسشکننده و پاسخ طلب است. همواره در پی پرسش از علم، عالم، معلوم، اغراض، نتایج و ارزشگذاری علم است و هنگامی این حالت در او اوج میگیرد که «علم» را با دو صفت متضاد «نور» و «حجاب» متصف میبیند. به همین دلیل میخواهد بداند چگونه حقیقتی که «الظاهر لذاته و المظهر لغیره»اش میدانند، میتواند حجاب، آن هم حجاب اکبر باشد. در این نوشتار نخست، از کاربرد علم در دو معنی (علم عام و مطلق) و (علم خاص و تخصصی) که همان دانش متکی بر تجربه و آزمون است، سخن گفته و سپس به آرای برخی از بزرگان اندیشه و معرفت که «علم» را مساوق «وجود» و «نور» دانستهاند، اشاره کردهایم. محور اصلی بحث، نظریههای عارفانة امام خمینی(س) است که «علم» را از شئون فطرت دانسته و آن را به وجهة نورانی وجودِ موجودات منتسب میدانند و بر این باورند که تمام موجودات متناسب با حدود وجودی خود مظهر اسم «علیم» حضرت حقند؛ راز تسبیح موجودات و نیز رمز جاودانگی و ملکوتی شدن انسان را در علم و آگاهی بیان میدارند. علم حقیقی را «طریق جنّت» و هر مرتبهای از این علم را متناسب با مراتب بهشت (افعال، صفات، ذات) میدانند و ازآیات نخستین سورة علق نکات زیبا و تازهای در بیان ارزش و منزلت علم مطرح مینمایند که به طور مختصر به آن پرداختهایم.