استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس و مدیر گروه جامعه شناسی انقلاب پژوهشکده امام خمینی، تهران، ایران.
چکیده
در این مقاله کوشش شده است تا ضمن مرور تحلیلها و تبیینهایی که طی دو دهه گذشته درباره انقلاب اسلامی ایران صورت گرفته است، ریشه کاستیها و نارساییهای آن معرفی شود. در یک تقسیمبندی کلان، تبیینهای انقلاب به دو دسته تقسیم شده است:تبیینهایی که عمل کنشگران را عقلایی دانسته و تبیینهایی که انقلاب را در چهارچوب رفتار غیر عقلایی کنشگران تحلیل کردهاند. از دید نویسنده، تعمیم انسانشناسی اومانیستی غرب و تسری سرگذشت تاریخی آن به جامعه ایران و عدم اعتنای جدی به زمینهها و هویت اندیشهای ـ تاریخی این جامعه، به عنوان مشکل اساسی غالب این تبیینها معرفی شده است. خلاصه ماشینی: "15 در این موقعیت بود که از دهه 1340 به بعد، ایدئولوژی انقلاب اسلامی که برجستهترین وجوه آن، سه عنصر آزادیخواهی و ضدیت با استبداد، عدالتطلبی و ضدیت با نابرابریهای اقتصادی و توسعهگرایی مستقلانه و هویت بخش که در پرتو بازگشت به خویشتن فرهنگی و رویگردانی از ایدئولوژیهای وارداتی و قدرتهای استکباری به دست آمده بود، به نحوی نسبتا شفاف مطرح شد ولی همچنان با شرایط لازم برای فراگیر و تودهای شدن ایدئولوژی فاصله داشت تا آنکه موضعگیریها و حرکت امام، در سطح مرجعیت شیعه، ایدئولوژی انقلاب را در هیأتی مجسم و ملموس و در عین حال معتبر و اطمینان بخش برای توده مردم که نه تنها آموزههای آن را با اعتقادات دینی آنها سازگار معرفی میکرد بلکه از طریق نوعی باز تفسیر آن اعتقادات، آنان را مکلف به عملکردن ایمان بر اساس آن آموزهها، مطرح کرد. نماد تحولات منجر به انقلاب اسلامی (1357 ـ 1300) موقعیت و تحولات عام اجتماعی ـ فرهنگی موقعیت رژیم حاکم و گروههای حامی آن زمینه تاریخی ـ فرهنگی آزادیخواهی دین باورانه علم باوری دینگرایانه هویتطلبی توسعهگرایی دین باورانه ـ آموزههای نظری احیاگران مسلمانان ناکامی و سلب اعتماد از ایدئولوژیهای غیر اسلامی شکلگیری ایدئولوژی اسلامی انقلاب شامل عناصر آزادیخواهیعدالتطلبیتوسعهگراییمستقلانه هویت بخش (اسلامی) تجسم ایدئولوژی در رهبری ـ مرجعیت امام خمینی(س) مقبولیت عام ایدئولوژی انقلاب شکلگیری ائتلاف انقلابی مقاومت نیروهای انقلاب در مبارزه با رژیم شاه تحت تأثیر ایدئولوژی انقلاب اعتقاد به کنش معطوفروحیه شهادت طلبی به ارزش پیروزی انقلاب اسلامی بهمن 1357 روی کار آمدن حکومت دست نشانده با حمایت روشنفکران متجدد مدرنیزاسیون صوری و معارض باورهای عمومی توأم با استبداد سیاسی ایجاد گسل فرهنگی بین حکومت و اقشار وابسته به آن با عامه مردم از دست رفتن مشروعیت رژیم شاه عدم حمایت اجتماعی از رژیم شاه فقدان طبقه اجتماعی مدافعترجیح منافع شخصی رژیمو انتخاب راه کار فرار اقشار وابسته به رژیم نفوذ ایدئولوژی انقلاب در بدنه نیروهای دستگاه سرکوب سلب حمایت بینالمللی و تزلزل در حامیان خارجی ناکارآمدی دستگاه سرکوب و ناکارآمدی سرکوبگریهای رژیم یادداشتها 1) آثاری که بسیاری از سیاستمداران، نظامیان، دیپلماتها، روزنامهنگاران و ..."