اخلاق انتخاباتی در اندیشة امام خمینی(ره)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دکترای علوم سیاسی دانشگاه امام صادق(ع).

2 کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران

چکیده

: هر جامعه‌ای با توجه به شرایط اجتماعی‌ ـ‌ فرهنگی و با در نظر گرفتن دوره‌های مختلف تاریخی ـ اعتقادی به یک شیوه حکومتی تمایل یافته، آن را به عنوان طرح حاکمیتی خود می‌پذیرد. جامعه ایران نیز از این قاعده کلی مستثنا نبوده است. لذا با عبور از مراحل مختلف تاریخی چون حکومت صفویه، دوران مشروطه و حاکمیت‌های استبدادی، طرح حاکمیت مردم سالاری دینی را به عنوان طرح غالب برگزیده است. این شیوه حکومت بر ارزش‌ها و مبانی اعتقادی ـ دینی مبتنی است و محل امتزاج دین و سیاست است، بنابراین باید توأمان، چه در اجرا و چه در نظریه، پای‌بند به شیوه مردم‌سالاری ممزوج با دین باشد.
از آنجا که انتخابات اساس نظام‌های مردم سالار است و با عنایت به وجود سه بعد اخلاق،  احکام و اعتقادات دین، در این مقاله برآنیم تا به کنکاش درباره جنبه اخلاق و انتخابات به عنوان دو قطب تعیین کننده در هر دو بعد نظام مردم سالار دینی بپردازیم. لذا در این مقاله ابتدا به تبیین ماهیت و لزوم اخلاق انتخاباتی پرداخته سپس با ذکر مؤلفه‌های اخلاق انتخاباتی در اندیشه امام از طریق ارجاع به بیانات ایشان  به بررسی این معیارها از دیدگاه آیات و روایات اقدام نموده در نهایت به نتیجه‌گیری و پاسخ به سؤالات مطرح در این مقاله خواهیم پرداخت.

کلیدواژه‌ها


 

 

 

 اخلاق انتخاباتی در اندیشة امام خمینی(ره)

 

محمدرضا اخضریان[1]

امیرابراهیم رسولی[2]

چکیده: هر جامعه‌ای با توجه به شرایط اجتماعی‌ ـ‌ فرهنگی و با در نظر گرفتن دوره‌های مختلف تاریخی ـ اعتقادی به یک شیوه حکومتی تمایل یافته، آن را به عنوان طرح حاکمیتی خود می‌پذیرد. جامعه ایران نیز از این قاعده کلی مستثنا نبوده است. لذا با عبور از مراحل مختلف تاریخی چون حکومت صفویه، دوران مشروطه و حاکمیت‌های استبدادی، طرح حاکمیت مردم سالاری دینی را به عنوان طرح غالب برگزیده است. این شیوه حکومت بر ارزش‌ها و مبانی اعتقادی ـ دینی مبتنی است و محل امتزاج دین و سیاست است، بنابراین باید توأمان، چه در اجرا و چه در نظریه، پای‌بند به شیوه مردم‌سالاری ممزوج با دین باشد.

از آنجا که انتخابات اساس نظام‌های مردم سالار است و با عنایت به وجود سه بعد اخلاق،  احکام و اعتقادات دین، در این مقاله برآنیم تا به کنکاش درباره جنبه اخلاق و انتخابات به عنوان دو قطب تعیین کننده در هر دو بعد نظام مردم سالار دینی بپردازیم. لذا در این مقاله ابتدا به تبیین ماهیت و لزوم اخلاق انتخاباتی پرداخته سپس با ذکر مؤلفه‌های اخلاق انتخاباتی در اندیشه امام از طریق ارجاع به بیانات ایشان  به بررسی این معیارها از دیدگاه آیات و روایات اقدام نموده در نهایت به نتیجه‌گیری و پاسخ به سؤالات مطرح در این مقاله خواهیم پرداخت.

کلیدواژه‌ها: اخلاق،  انتخابات، مجریان انتخابات، نامزدهای انتخاباتی، اندیشه امام خمینی.

طرح سؤال

با سقوط رژیم سلطنت طلب و دیکتاتوری پهلوی و حاکمیت یافتن نظام جمهوری اسلامی، رأی و نظر مردم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار گردید تاجایی که تمامی ارکان، از رأس تا ذیل آن، مطابق با دو امر اسلام و انتخاب مردم جایگاه یافتند. این امری است که پیش از تشکیل جمهوری اسلامی و در بحبوحه جریان انقلاب، بارها از سوی رهبرکبیر انقلاب اسلامی مورد تأیید و تأکید قرار گرفته است تا حدی که ایشان می‌فرمایند: «‌رژیم اسلامی و جمهوری اسلامی، یک رژیمی است متکی بر آرای عمومی و رفراندم عمومی» (امام خمینی 1385 ج 3: 515ـ514). این همه التزام به رأی مردم  ذهن هر پژوهشگری را معطوف به راهکارهای عملی نمودن و شیوه عملی این راهکارها می‌نماید. از آنجا که روش‌های قانونی همیشه بازدارنده افراد از ارتکاب به تخلفات نبوده و بسیاری از شگردهای انتخاباتی نیز به ظاهر با هیچ اصل و بند و تبصره‌ای از حقوق و قانون، تنافی نداشته لکن با اصول اخلاق منافات دارند، این سؤال  در ذهن ایجاد می‌شود که آیا در اندیشه‌های بنیانگذار جمهوری اسلامی چیزی تحت عنوان مؤلفه‌های اخلاق انتخاباتی وجود دارد تا مجریان و نامزدها یا رأی دهندگان  انتخابات با توجه به التزام ایشان به چنین مؤلفه‌هایی از او پیروی کنند؟ آیا اندیشه‌های اخلاقی ایشان در قانون برگزاری انتخابات تأثیرگذار بوده‌اند؟ ترویج اخلاق انتخاباتی مورد نظر امام چه تأثیری در جریان انتخابات و نتایج آرا دارد؟ اخلاق مطرح در اندیشه ایشان چگونه اخلاقی است پیامدگرا یا ناپیامدگرا؟ این سؤالات و سؤالاتی که مطرح نشد همگی پرسش‌هایی هستند که در ضمن این مقاله در مقام جوابگویی به آنها برخواهیم آمد.

 

ماهیت اخلاق انتخاباتی مطرح در مقاله

«اخلاق» در اصل، واژه عربی است که مفرد آن «خلق وخو» می‌باشد. «خُلْق» در لغت به معنای سرشت و سجیه  به کار رفته است. آنگونه که خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: «‌إِنْ هَذا إِلّا خُلُقُ الْأَوَّلِینَ» (شعرا: 137). محمد بن یزید در بیان معنای «خلق» می‌گوید: خلق یعنی مذهب و آن سیره‌ای است که کارها را برآن جاری می‌کنند (حمیری 1420ج 3: 1882). این سرشت اعم است  از اینکه سجیه و سرشتی نیکو و پسندیده مانند جوانمردی و دلیری یا زشت و ناپسند مثل فرومایگی و بزدلی باشد. لغت شناسان عموماً آن را با واژه  «‌خَلْق» هم ریشه دانسته‌اند (جوهری 1410 ج 4: 1471). گاهی نیز اخلاق صرفاً در مورد اخلاق نیک و فضایل اخلاقی به کار می‌رود؛ مثلاً وقتی گفته می‌شود «‌فلان کار اخلاقی است» یا  «دروغگویی کاری غیر اخلاقی است» یا زمانی که گفته می‌شود ‌»عصارة اخلاق عشق و محبت است» منظور از اخلاق فضیلت است (مصباح یزدی 1380: 14). این معنا از اخلاق در زبان انگلیسی هم رایج است و غالباً تعبیر «‌اخلاقی»[3] معادل با «‌درست یا خوب» است و مقابل آن یعنی «‌غیر اخلاقی»[4] به معنای  «‌نادرست و بد» است (فرانکنا 1376: 28).

اخلاق از دو بعد حائز اهمیّت و در خور بررسى است: نخست، شناسایى ماهیت خوى‌ها و خصلت‌هاى نیک و زشت. دیگر، ابراز و بروز دادن آنها در ارتباط با دیگران. موضوع اول در علم اخلاق بحث مى‌شود، لیکن محور دوم در فقه مطرح است (جمعی از پژوهشگران 1426 ج ‌1: 316 ). همچنین در پژوهش‌های اخلاقی سه حوزه مطرح می‌شود اخلاق توصیفی؛ اخلاق هنجاری و فرا اخلاق.

مقاله پیش رو اخلاق را  در معنای سرشت و سجیه نیکو یعنی فضیلت، با رویکرد توصیفی و از آن جهت که در ارتباط با دیگران ابراز می‌شود  بررسی می‌کند. به عبارت دیگر، ما در این مقاله  با بررسی بایدها و نبایدهای مطرح در اندیشه رهبرکبیر انقلاب اسلامی به پژوهش درباره مؤلفه‌ها، اصول و معیارهای مطرح در اندیشه ایشان که از سوی تمامی افراد دخیل در امر انتخابات، اعم از نامزدها و مجریان و انتخاب کنندگان در مراحل مختلف انتخابات، لازم‌الاجرا است می‌پردازیم.

 

ضرورت اخلاق انتخاباتی

دین دارای سه بعد اخلاق، احکام و عقاید است. در این میان آنچه بنیان و ریشه دین به حساب می‌آید عقاید است که قبول احکام و اخلاق محصول باور به همین معتقدات می‌باشد. اعتقاد به مردم سالاری دینی در واقع اعطای نوعی مشروعیت الهی به حاکمیت مردم سالار است. لذا این نوع خاص از مردم سالاری می‌بایست مبتنی بر ریشه‌های اعتقادی، و قوانین جاری یعنی باید‌ها و نباید‌های الزام‌آور آن برگرفته از شریعت الهی باشد. برقراری نظم و ایجاد انسجام در جامعه، جلوگیری از تجاوزات و افراط و تفریط‌ها، قبول انشاءاحکام و دستورات، الزام به آرای قضایی و التزام قانونی به تعهدات و مسئولیت‌ها و ممنوعیت سوء استفاده از امکانات و مناسبات همگانی و عمومی و... همه و همه باید برگرفته از همین دستورات شرعی باشد. تمامی این موارد اشاره به مسائلی است که افراد به جهت رسمی بودن آنها ملتزم به رعایتشان می‌باشند، لکن تخلف از آنها اگر چه مجازات‌های معین و مصرح در قانون را به دنبال دارد اما اعمال این مجازات‌ها مستلزم اثبات تخلفات در دادگاه‌های صالحه‌ای است که با توجه به هزینه و تبعات حاصل از وقوع جرایم و تخلفات، قوه قضاییه به عنوان مرکز عدل گستری از جانب حاکمیت، مسئول بررسی آنها است. مسأله‌ای که امروزه در تمامی نظام‌های حقوقی جهان مورد توجه قرار گرفته، توجه به پیشگیری از وقوع تخلف و جرم است. این پیشگیری می‌تواند از طریق وضع قوانین یا اعمال نوعی مدیریت هدایت شده انجام گیرد، اما آنچه مثمر ثمر و مفید فایده به نظر می‌رسد ایجاد نظام تربیتی خاصی است که حاصل آن هشدارهای درونی افراد به خود در راستای جلوگیری از ارتکاب به یک چنین اعمالی است. اخلاق‌مداری و آخرت‌گرایی به عنوان دو مؤلفة اساسی دینداری، می‌توانند به کاهش دعاوی کیفری بینجامند. اخلاق‌مداری و تقوی، فرد را از تعدی به حقوق دیگران باز می‌دارد و او را فردی اجتماعی و خیرخواه جامعه می‌گرداند. در واقع این مطلب اشاره به شیوه تربیتی است که در فرهنگ اسلامی آن را منجر به تقویت نفس لوامه می‌دانند. آنچه در میان ابعاد مختلف دین متکفل این امر است، چیزی جز اخلاق که انسان‌ها را از ارتکاب به جرایم بازداشته و به عنوان بازدارنده‌ای مؤثر عمل می‌کند، نمی‌باشد. هرچه موضوع تخلف اهمیت بیش‌تری داشته باشد نگاه بازدارنده از اهمیت فزون‌تری برخوردار خواهد بود. لذا با در نظر گرفتن نقش و اهمیت انتخابات در نظام‌های مردم‌سالار از یک سو و لزوم پای‌بندی به ارزش‌ها و اصول اخلاقی در نظام‌های برخاسته از اعتقادات مذهبی از سوی دیگر به ضرورت اخلاق انتخاباتی پی می‌بریم. اما از آنجا که نظام جمهوری اسلامی از اندیشه‌های سیاسی ـ الهی امام خمینی تأثیر پذیرفته است بازیابی این ضرورت در اندیشه ایشان بیانگر نقش تعیین کننده اخلاق در انتخابات نظام مذکور می‌تواند باشد.

   در این راستا می‌توان گفت اگرچه عدم التزام عملی به اخلاق گاه موجب مجازات قانونی است اما گاهی فاقد مجازات بوده لذا جرم انتخاباتی به حساب نمی‌آید که در صورت دوم چنانچه با اکراه عمومی روبرو شود می‌توان آن را به نوعی مجازات افکار عمومی به حساب آورد، زیرا از آنجا که این افکار عمومی تعیین کننده اصلی نتایج انتخابات هستند بداخلاقی در انتخابات، اسباب عدم وصول به هدف از شرکت در آن را که جلب آرای عمومی است، فراهم می‌نماید. اگر عملی از سوی افکار عمومی مورد مجازات قرار گیرد که در قانون، مجازات تصریح شده‌ای برای آن در نظر گرفته نشده باشد درواقع بیانگر تأثیر اخلاق نسبت به آن مسأله در محیط عمومی جامعه خواهد بود. به همین جهت می‌توان ادعا کرد که اخلاق انتخاباتی مورد قبول افکار عمومی، بازدارنده‌ای قوی‌تر از قانون است و این شاهد دیگری بر ضرورت وجود اخلاق انتخاباتی است.

 

اصول انتخاباتی در اندیشه امام

اکنون با روشن شدن محدوده موضوع بحث و ضرورت آن به بیان اصول انتخاباتی در اندیشه امام راحل می‌پردازیم.

 

اصل اول: لزوم مشارکت عمومی و نفی بی‌تفاوتی نسبت به انتخابات

در هر جامعه انسان‌هایی با انگیزه‌ها و خواست‌های متفاوت وجود دارند. از آنجا که انسان ذاتاً موجودی اجتماعی است، تأمین این خواست‌ها و عملی کردن این انگیزه‌ها نیز تنها در همین حیات اجتماعی ممکن و میسر می‌باشد. به همین جهت حرکت کلی یک جامعه تعیین‌کننده و تأثیرگذار بر جهت‌گیری‌های فردی آن جامعه نیز خواهد بود. این امر در جوامع بهره‌مند از رژیم‌های حکومتی متکی بر آرای مردم جلوه و نمود بیشتری از خود نشان می‌دهد، چراکه در هر انتخابات افکار برگزیدگان آرای عمومی نقشه و راهبرد اجرایی جامعه را تا زمان حضور در مسئولیت خویش تعیین می‌کند. فلذا هرچه افراد مذکور بهره مند از افکار صحیح تر و دارای پشتوانه آرای بیش‌تری باشند در اقدامات خویش از تحرک و توان و عزم بیش‌تری برخوردار بوده حرکت جامعه را در رسیدن به اهداف جمعی خود شتاب بیش‌تری می بخشند و به تبع، افراد جامعه نیز در جریان این حرکت قرار گرفته در مدت زمان کمتر به اهداف خویش نائل می‌گردند.

   به همین جهت مشارکت عمومی مردم در چنین جوامعی از نقش تعیین‌کننده‌ای برخوردار بوده یا اسباب صعود یا موجبات سقوط را فراهم خواهد کرد. هرچه این مشارکت از روی فکر و اندیشه و با حضور بیش‌تری باشد، پیشرفت جامعه از تضمین بالاتری برخوردار خواهد بود. از این رو مشارکت عمومی به معنای فعالیت مسئولانه و انتخاب‌گرانه شهروندان در تصمیم‌گیری‌ها محسوب گردیده و از انحصاری شدن روند تصمیم سازی و سلطه گروه و فکر خاص جلوگیری می‌کند.

    علاوه بر این مطلب، ایجاد امنیت و ثبات اجتماعی را که خود عاملی بازدارنده بوده و موجب انصراف دشمنان خارجی از فکر تعرض و تعدی به خاک یک کشور می‌شود، می‌توان توجیه‌گر دیگری بر لزوم و ضرورت مشارکت عمومی برشمرد. لذا انتخابات که تجلی‌گاه حضور و مشارکت سیاسی مردم و میدان تحقق اراده ایشان در جهت رقم زدن سرنوشت آنها می‌باشد در اندیشه امام راحل از جایگاه ویژه و حسن فعلی برخوردار بوده و به عنوان یک ارزش ملّی ـ اسلامی معرفی می‌گردد تا جایی که ایشان آن را در حد یک وظیفه شرعی و واجب عینی بر می‌شمرند. بیانات و موضع‌گیری‌های ایشان گواهی آشکاری بر این مدعا است. آنجا که می‌فرمایند:

این وظیفه‌ای است الهی، وظیفه‌ای است ملی، وظیفه‌ای است انسانی، وظیفه‌ای است که ما باید عمل به آن بکنیم، همه‌مان باید در انتخابات شرکت بکنیم (امام خمینی 1385 ج ۱۸: ۳۸1).

همچنین آنجا که مردم را به جهت رفع تهدیدات خارجی توصیه به مشارکت فعال در امر انتخابات نموده و می‌فرمایند:

شما چنانچه سطح رأیتان از زمان سابق- خداى نخواسته- کمتر بشود، بوقهاى تبلیغاتى خارج و شکست خورده‏هاى فرارى به خارج خواهند گفت که ایران از اسلام رو برگردانده و از جمهورى اسلامى روبرگردانده است. و این تبلیغ در همه جا خواهد شد و این ممکن است در دنیا پایه‏هاى این جمهورى را سست کند... (امام خمینی 1385 ج ‏15: 261).

بیانات و موضع‌گیری‌های انبوه دیگری نیز از ایشان، همگی بیانگر ارزشمند و نیکو بودن و بلکه واجب بودن مشارکت در امر انتخابات است.

 

اصل دوم: تأیید یا احراز صلاحیت بر اساس قانون

دومین مؤلفه از مؤلفه‌های اخلاق انتخابانی در اندیشه امام راحل مربوط به ناظران امر انتخابات است که وظیفه بررسی صلاحیت نامزدهای انتخاباتی را برعهده دارند. نظریه‌ها و تفاسیر گوناگونی در مورد بررسی صلاحیت نامزدهای انتخاباتی وجود دارد. براساس اصل 99 قانون اساسی وظیفة خطیر نظارت بر انتخابات و بررسی صلاحیت نامزدها بر عهده شورای نگهبان قرار گرفته است. این امر از آن جهت دارای وجهه اخلاقی است که فارغ از انواع تفاسیر درباره اطلاعی بودن یا استصوابی بودن این نظارت، امری به حساب می‌آید که اعمال هرگونه سلیقه شخصی در این رابطه، اعضای شورا را از صلاحیت عضویت که فقیه عادل بودن است ساقط نموده و ایشان را در برابر قضاوت الهی مسئول و پاسخگو می‌نماید. لذا با توجه به این مسأله است که امام هر دو سوی مسأله، چه تدقیق در صحت انتخابات و چه احراز یا تأیید صلاحیت را تنها در چهارچوب قانون صحیح دانسته، موارد خارج شده از این محدوده را دارای قبح فعلی به حساب آورده، صیانت از شوراى نگهبان را در گرو عملکرد اعضاى آن دانسته و می‌فرمایند:

صحبتهاى شما باید به صورتى باشد که همه فکر کنند در محدودة قانونى خودتان عمل مى‏کنید، نه یک قدم زیاد و نه یک قدم کم. در همان محل قانونى وقوف کنید، نه یک کلمه این طرف و نه یک کلمه آن طرف. گاهى ملاحظه مى‏کنید که مصالح‏ اسلامى اقتضا مى‏کند که به عناوین ثانوى عمل کنید. به آن عمل کنید (امام خمینی 1385  ج‏19: 44 ـ 43).

چرا که آثار و تبعات اعمال نظرات شخصی اعضا یا پیش داوری ایشان نسبت به افراد مطرح صرفاً به انتخابات منحصر نگردیده بلکه موجبات دلسردی و دلزدگی جمیع افراد شرکت کننده را نیز فراهم می‌آورد. لذا با توجه به این مطالب امام اعضای این شورا را به دقت لازم و کافی و نه تدقیق موشکافانه، دعوت نموده از اعمال هرگونه نظرات شخصی و پیش داوری برحذر می‌دارند. نمونه بارز این مورد را می‌توان در بررسی صحت انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلامی مشاهده کرد. آنجا که ایشان خطاب به یکی از اعضای شورا، علت دخالت خود در فعالیت شورای نگهبان را همین مطلب دانسته، رسیدگى سریع به شمارش آراى انتخابات مجلس را از شورای نگهبان درخواست می‌کنند[5].

 

 

اصل سوم: تمهید امکانات و تدابیر لازم جهت برگزاری انتخابات

یکی دیگر از اصول مطرح در اندیشه امام راحل، لزوم تمهید مقدمات و تدابیر لازم جهت برگزاری هرچه باشکوه‌تر انتخابات در جمهوری اسلامی است. اساساً در رژیم‌های مردم‌سالار برگزاری انتخابات از یکسری تشریفات و ترتیباتی که در قانون عادی یا اساسی ذکر شده‌اند، برخوردارند. در حقیقت این ترتیبات حافظ حق رأی افراد شرکت کننده و مانع دخالت افراد مسئول و غیر مسئول جهت تغییر و تبدیل در آرا است. فلذا قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل ششم ضمن تأیید اصل تعیین کننده بودن انتخابات جهت احراز مقامات رسمی کشور همچون رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، به‌کارگیری همه امکانات دولت جهت مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را در اصل سوم مورد تأیید قرار داده نظارت بر این اجرا را طبق اصل 99 برعهده شورای نگهبان نهاده است.

حوزه‌بندی انتخابات و فرمان اخذ رأی و مقررات مربوط به رأی دهندگان باید به نحوی قبل از انتخابات برای مردم تشریح شود تا ابهامی باقی نماند. اصول قانونی مربوط به انتخابات که قانون اساسی یا قوانین عادی معرف آن هستند باید با دقت و صحت به مورد اجرا گذاشته شود.... مسائل کلی و اساسی مربوط به انتخابات در قوانین اساسی می‌آید و قوانین عادی مقررات جزئی را پیش‌بینی می‌کنند (مدنی 1376: 146).

تمامی این مسائل همگی از آن جهت دارای اهمیت هستند که حافظ حقّ تعیین سرنوشت افراد جامعه می‌باشند، فلذا با وجود تصریح قانون انتخابات به این مطالب، امام راحل از کنار این مسأله به راحتی عبور نکرده همگان را طی بیاناتی ملزم به حسن اجرای قانون نموده فرموده‌اند:

‌توجه به اینکه انتخابات جورى باشد که مردم پسند باشد، نه جورى باشد که فرض کن خان پسند باشد، ما او را مى‏خواهیم. مردم پسند باشد، یعنى مردم احساس بکنند به اینکه مسأله انتخابات به آن طورى که قانون انتخابات گفته است، به آن طورى که اسلام مى‏خواهد دارد عمل مى‏شود. عمل مال شماست، قانون یک ثبتى است که مى‏شود، یک وظیفه‏اى تعیین مى‏کند، لکن آنى که مهم است در مقام عمل است. مقام عمل جورى باشد که تطبیق بکند با قانون، و مردم راضى باشند در عمل. و توجه به این معنا هم از لازمات است که توجه بکنید که اخلالگرها نیایند خرابکارى بکنند (امام خمینی 1385 ج‏ 18: 380).

 

اصل چهارم: حفظ اصالت آرا (تحمیلی نبودن آرا و صیانت از آنها)

یکی دیگر از اصول انتخاباتی مورد نظر امام خمینی اصل بنیادین اصالت رأی است. از این واژه برداشت‌های متفاوتی می‌توان ارائه داد: یکی آنکه در جامعه آنچه اصالت دارد رأی مردم است، هرچند این رأی و نظر در مقابل احکام صریح اسلامی باشد. دیگر آنکه ملاک و میزان عملکرد حکومت در جامعه رأی و نظر مردم است، اما رأی و نظری که از سوی مردم مسلمان مقید به احکام اسلامی داده می‌شود.  مسلماً آنچه در دیدگاه امام راحل از اصالت رأی مطرح می‌شود همین نظریه دوم می‌باشد که البته مختص جامعه اسلامی است. به عنوان نمونه می‌توان به سخنرانی ایشان در تاریخ 25 خرداد 1358 اشاره کرد، آنجا که می‌فرمایند:

یک نفر چه حقى دارد براى 53 میلیون جمعیت رأى بدهد؟ پنجاه نفر- ششصد نفر چه حقى دارد براى یک ملت 53 میلیونى رأى بدهد؟ این حق براى این است که شما مى‏خواهید رأى بدهید. رأى شماست. میزان؛ رأى ملت است (امام خمینی 1385 ج‏ 8: 173).

در ادامه نیز به مسلمان بودن و مقید بودن مردم به اسلام اشاره کرده و مخالفان رأی مردم مسلمان را غرب زده برشمرده و می‌فرمایند:

آقایان مى‏گویند که ملت بى‏اطلاع است! من مى‏گویم شما هم بى‏اطلاع هستید. اگر ملت بى‏اطلاع است، شما بى‏اطلاعتر هستید! براى اینکه در اینجا اطلاعات اسلامى مى‌خواهد، و بعضى از شما اصلاً اطلاع ندارید. بعضى از شما نمى‏داند نماز چند تاست! چرا ملت ما اطلاع ندارد؟ چرا این‌قدر ملت ما را ضعیف قرار مى‏دهید؟ چرا اهانت به ملت می‌کنید؟ چه حقى دارید؟ در ملت ما همه چیز هست. اگر اسلام فقط عیب است، بله شما حق دارید. ملت ما مُسْلم است؛ شما هم اسلام را قبول ندارید؛ پس ملت ما چیزى‏نمى‏داند براى اینکه اسلامى است!؟ و اسلام چیزى است که مخالف با همه دانشهاست؟! حرف شما این است؟ یک قدرى در حرفهایتان تفکر کنید. یک قدرى در مطالبتان تعقل کنید، نگذارید که ملت یکوقت به تنگ بیاید. رژیم سابق ملت را به تنگ آورد؛ نگذارید. یک قدرى تعقل کنید. یک قدرى براى اسلام حق قائل بشوید. یک قدرى براى مسلمین حق قائل بشوید. یک قدرى براى برادران اسلامى حق قائل بشوید (امام خمینی 1385 ج 8: 175ـ174).

حفظ اصالت رأی مورد بحث دو نماد اصلی در انتخابات می‌تواند داشته باشد یکی مربوط است به زمان رأی‌گیری که ما از آن به تحمیلی نبودن آرا تعبیر می‌کنیم و دیگری مربوط است به حفظ آرای مأخوذه که از آن به صیانت آرا یاد می نماییم. آنچه در انتخابات و صحت و سلامت آن اهمیت دارد تحمیلی نبودن آرا و صیانت از آرای مأخوذه است که در غیر این صورت، محصول چنین انتخاباتی نظر مردم نخواهد بود بلکه مطابق نظر افرادی خاص با گرایش‌های معلوم بوده و درواقع به سخره گرفتن مردم‌سالاری به حساب می‌آید. به همین جهت است که «تحت تأثیر قراردادن نتیجه انتخابات، از راه تهدید یا تطمیع، وعده شغل، پرداخت قروض و نظایر آنها در همه کشورها ممنوع است و اگر اتفاق افتد شهروندان و کاندیداها مکلفند آنها را به مقامات صالح گزارش نمایند» (قاضی 1382: 322). از این رو در ماده 7 قانون انتخابات جمهوری اسلامی، انتخابات را به صورت مستقیم و عمومی و با رأی مخفی دانسته در ماده 18 و 19 خود، آرای مأخوذه‌ای را که از طریق خرید و فروش، تقلب و تزویر یا تهدید به صندوق‌های انتخاباتی ریخته شده باشند باطله معرفی می‌کند. فلذا امام خمینی با تعیین محدوده عملکرد مجریان و ناظران انتخابات به این مطلب اشاره کرده و می‌فرمایند:

حالا شما که مى‏خواهید در این انتخابات البته نظارت کنید، شما باید توجه کنید که این رژیم، رژیم انسانى ــ اسلامى است؛ رژیم طاغوتى نیست. یک کلمه نباید شماها مطلبى بگویید که تحمیل اسمش باشد؛ فضلاً اینکه یک عمل بکنید. مردم آزاد، همان طورى که در رفراندم بود، آزاد بودند مردم. مردم را باید آزاد بگذارید... نظارت باشد بر صندوقها به طورى که هیچ کس نتواند خیانت کند. صندوقها، دست امینها باشند، امین از ملت باشد که بعد صحبت نشود براى شما که فلان فرماندار مثلاً دخالت کرد در این امر. در حکومت اسلامى وضع این است که شماها الآن در انتخابات بیش از حق نظارت و فراهم کردن وسائل به آنقدرى که باید حکومتها فراهم کنند، بیش‌تر از این حق ندارید(امام خمینی 1385 ج‏ 9: 121).

در جای دیگر با اشاره به عدم تحمیل رأی به مردم می‌فرمایند:

ما بنای بر این نداریم که یک تحمیلی به ملتمان بکنیم. و اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم. ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هرطور رأی داد ما هم از آنها تبعیت می‌کنیم.... اساس این است که، مسأله دست من و امثال من نیست و دست ملت است (امام خمینی 1385 ج‏ 11: 35ـ34).

 

اصل پنجم: ترویج و حاکمیت دادن به اسلام ناب

یکی از مهم‌ترین و اساسی ترین اصولی که امام در تمامی مسائل از جمله انتخابات بر آن تأکید داشته و اصرار می‌ورزیدند ترویج و حاکمیت دادن به اسلام ناب در مقابل اسلام آمریکایی است. ایشان در توصیفی از اسلام ناب و اسلام آمریکایی چنین می‌فرمایند:

مردم شجاع ایران با دقت تمام به نمایندگانى رأى دهند که متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسئولیت کنند، و طعم تلخ فقر را چشیده باشند، و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمین، اسلام مستضعفین، اسلام رنجدیدگان تاریخ، اسلام عارفان مبارزه جو، اسلام پاک طینتان عارف، و در یک کلمه، مدافع اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله وسلم- باشند. و افرادى را که طرفدار اسلام سرمایه‌دارى، اسلام مستکبرین، اسلام مرفهین بى‏درد، اسلام منافقین، اسلام راحت طلبان، اسلام فرصت طلبان، و در یک کلمه، اسلام امریکایى هستند طرد نموده و به مردم معرفى نمایند (امام خمینی 1385 ج‏ 21: 11).

با این بیان به لزوم در نظر گرفتن حاکمیت اسلام ناب در انتخابات پی می‌بریم اما سؤالی که در ذهن هر خواننده‌ای به وجود می‌آید پرسش از نمادهای اسلام ناب در انتخابات است؛ یعنی اینکه از دیدگاه امام راحل چه شاخصه‌ اصلی جهت حاکم نمودن چنین اسلامی در امر انتخابات می‌توان یافت؟ اگرچه در این گفتار به چهار شاخصه اصلی مربوط به بحث اشاره می‌کنیم، اما این به منزله عدم وجود شاخصه‌های انتخاباتی دیگر از منظر اسلامی که امام در دنیای امروز مبلغ آن بود، نمی‌باشد.

الف) رعایت شئونات و شعائر اسلامی

آنچه بیانگر و فارق اندیشه‌ای از سایر اندیشه‌ها است نمادهای ظاهری آن تفکر می‌باشد. به همین جهت تمام نحله‌های فکری هریک برای بازشناخت خود و طرفداران خود از دیگران اقدام به ابداع یا انتشار نمادهایی می‌کنند تا به وجود و بقای آن تفکر در جامعه مباهات نمایند. اسلام به عنوان یک دین همه جایی و همه زمانی خالی از این وجه نبوده، هم در اعمال روزانه و رفتارهای شخصی و هم در نوع ظواهر به این مسأله توجه خاص نموده و لذا آنجا که خداوند می‌فرماید: «وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللهَ فَإنَّهَا مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ» (حج: 32) منظور لزوم اهتمام به همین نمادها و ظواهر دینی است: 

و اضافه تقوى به قلوب اشاره است به اینکه حقیقت تقوى و احتراز و اجتناب از غضب خداى تعالى و تورع از محارم او، امرى است معنوى که قائم است به دلها. و منظور از قلب، دل و نفوس است. پس تقوى، قائم به اعمال ــ که عبارت است از حرکات و سکنات بدنى ــ نیست، چون حرکات و سکنات در اطاعت و معصیت مشترک است، مثلا دست زدن و لمس کردن بدن جنس مخالف در نکاح و زنا، و همچنین بى‏جان کردن در جنایت و در قصاص، و نیز نماز براى خدا و براى ریا، و امثال اینها از نظر اسکلت ظاهرى یکى است، پس اگر یکى حلال و دیگرى حرام، یکى زشت و دیگرى معروف است، به خاطر همان امر معنوى درونى و تقواى قلبى است، نه خود عمل و نه عناوینى که از افعال انتزاع مى‏شود، مانند احسان و اطاعت و امثال آن (علامه طباطبایی ج 14: 528).

انتخابات که یکی از اعمال و رفتارهای مردم‌سالارانه است نیز نباید خالی از تعظیم شعائر الهی باشد، به همین جهت امام خمینی به این بیان اشاره کرده و می‌فرمایند:

نصیحتى است از پدرى پیر به تمامى نامزدهاى مجلس شوراى اسلامى که سعى کنید تبلیغات انتخاباتى شما در چهارچوب تعالیم و اخلاق عالیة اسلام انجام شود؛ و از کارهایى که با شئون اسلام منافات دارد جلوگیرى گردد. باید توجه داشت که هدف از انتخابات در نهایتْ حفظ اسلام است. اگر در تبلیغات حریم مسائل اسلامى رعایت نشود، چگونه منتخبْ حافظ اسلام مى‏شود. باید سعى شود تا خداى ناکرده به کسى توهین نگردد؛ و در صورتى که رقیب انتخاباتى به مجلس راه یافت، به دوستى و برادرى، که چیزى شیرینتر از آن نیست، لطمه‏اى نخورد... (امام خمینی 1385 ج‏ 21: 11).

ب) پرهیز از تخریب

حسن سابقه نامزد انتخاباتی از مواردی است که اکثراً قوانین کشورها نسبت به آن حساسیت ویژه‌ای بروز می‌دهند. برای اینکه کسی بتواند به افتخار برگزیدگی از سوی شهروندان نایل شود، باید از حیث رفتار و کردار، برتر و والاتر از شهروندان عادی تلقی شود (قاضی: 312). نماد این برتری رعایت اصول اخلاقی است و از آنجا که تخریب رقیب یا حامیان وی خلاف اخلاق است، بنابراین نامزد مرتکب چنین عملی مورد بازخواست قانونی قرار می‌گیرد چرا که در قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی فصل ششم ماده 64 و 65 ضمن اشاره به ممنوعیت تخریب رقیب و حامیان وی مرتکبین به چنین اعمالی را مشمول مجازات دانسته است.[6]

چرا که انتخابات در نظام اسلامی ویژگی‌های خاص خود را دارد و افراد برای رسیدن به موفقیت و اهداف خود مجاز به استفاده از هر شگرد تبلیغاتی نیستند. امام خمینی در بیانات خود درباره تبلیغات انتخاباتی نسبت به هتک حرمت مؤمنین هشدارداده می‌فرمایند:

از آقایان کاندیداها و دوستان آنان انتظار دارم که اخلاق اسلامی‌ـ انسانی را در تبلیغ برای کاندیدای خود مراعات؛ و از هرگونه انتقاد از طرف مقابل که موجب اختلاف و هتک حرمت باشد خودداری نمایند (امام خمینی 1385 ج 12:۱۲).

در جایی دیگر ضمن اشاره به قبح چنین عملی مرتکبین به آن را فاقد عدالت دانسته و می‌فرمایند:

بعضی‌ از کاندیداها ــ‌خدای نخواسته ــ بعضی دیگر را تضعیف یا توهین می‌کنند، در رابطه با آن تذکر دهم که، امروز این نحو مخالفت‌ها خصوصاً از چنین کاندیداهایی، برای اسلام و جمهوری اسلامی فاجعه‌آمیز است. اگر فرضاً کسی در دیگری مناقشه دارد، ابراز آن و اظهار در بین مردم هیچ مجوزی ندارد، و حیثیت و آبروی مؤمن در اسلام از بالاترین و والاترین مقام برخوردار است و هتک مؤمن، چه رسد به مؤمن عالم، از بزرگترین گناهان است و موجب سلب عدالت است (امام خمینی 1385 ج 17: 134ـ133).

ج) پرهیز از الغای یأس و نا امیدی

یکی از مؤلفه‌های ارزیابی سعادت‌مندی یک جامعه و ملتی، میزان «سطح امید» آنهاست. به عبارت دیگر میان سعادتمندی و سطح امید افراد یک جامعه تلازم وجود دارد. سطح بالای امید، نشانگر بالندگی و سرزندگی است و هر اندازه سطح امید افراد، بالاتر باشد، توفیقشان در عرصه‌های گوناگون حیات بیش‌تر است. این ملازمه بین سعادت و سطح امید را می‌توان در سخن پیامبر گرامی اسلام(ص) مشاهده نمود، آنجا که می‌فرمایند: «اَلأمَلُ رَحمَةٌ لِأُمَّتی، وَ لَولَا الاَمَلُ ما رَضَعَت والِدَةٌ وَلَدَها وَ لاغَرَسَ غارِسٌ شَجَراً»؛ امید و آرزو، رحمتی است برای امت من، و اگر امید و آرزو نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمی‌داد و هیچ کشاورزی درختی را نمی‌کاشت (مجلسی بی‌تا ج74: 173).

لذا جای شگفت نیست که بگوییم این سطح امیدواری قابل انتقال از فردی به فرد دیگر است. به همین جهت است که امیرمؤمنان(ع) درباره تأثیرپذیری نامحسوس و پنهانی از معاشر و همنشین فرموده‌اند: «... طَبعُکَ یَسرَقُ مِن طَبعه... وَ أَنتَ لاتَعلَمُ»: طبیعت و روان تو (اوصاف و احوالی را) از طبیعت و روان همنشینت می‌رباید؛ به گونه‌ای که متوجه (این ربایش) نمی‌شوی (ابن ابی الحدید ج20: حکمت 147).

از آنجا که یک جامعه بدون وجود افراد آن، معنا و مفهومی ندارد، بنابراین می‌توان چنین ادعا کردکه ناامیدی موجود در افراد موجب گسترش آن در جامعه گردیده و به تبع، اسباب عقب‌ماندگی جامعه را به دنبال خواهد داشت.

تبلیغات انتخاباتی که یکی از مؤثرترین عناصر در جوامع مردم‌سالار است در صورتی که مشتمل بر الغای یأس و ناامیدی باشد به جای آنکه اسباب پیشرفت و رونق جامعه را فراهم کرده به هدف واقعی خود که همان انتخابات مرتب و دقیق مقامات دولتی در انتخاباتی آزاد و رقابت آزاد و رقابت آمیز جهت کنترل و نظارت مردم در سیستم‌های دموکراتیک است (بیتهام و بویل 1376: 58ـ57) برسد موجب عقب ماندگی و ایجاد رخوت و سستی در جامعه می‌شود. از این‌رو امام خمینی با اشاره به وجود همین تلازم میان امید و سعادتمندی جامعه می‌فرمایند:

از جمله خرابکاریهایى که اینها مى‌کنند؛ این است که ایجاد یأس مى‏کنند در ملت.... این مَفْسَده‌جوها، و این انگلهایى که براى دیگران کار مى‏کنند و مى‏خواهند نگذارند ملت ما به سعادتش برسد (امام خمینی 1385 ج 10: 535ـ 534). 

فلذا یأس را از جنود ابلیس دانسته می‌فرمایند:

یکى از جنود ابلیس «یأس» است. در امورى که انسان باید با امید و طُمَأنینه  و تصمیم عمل بکند شیاطین ایجاد یأس مى‏کنند و با این ایجاد یأس جوان‌هاى ما را در آن مسائلى که باید با تصمیم جدّى پیش ببرند گاهى سست مى‏کنند (امام خمینی 1385 ج 9: 181).

همچنین در ردّ این تبلیغات یأس آلود هدف از آن را شکست جمهوری اسلامی دانسته می‌فرمایند:

 اینها نمى‏دانم چه جور مردمى هستند؟... مردم را به یأس مى‏کشانند. اینها نمى‏دانند این معنا را که اگر مردم مأیوس بشوند، به منزله شکست خوردن است؟ یا مى‏دانند و عمداً این کار را مى‏کنند؟ من بسیاریشان را عقیده‏ام هست که عمداً با حساب دقیق [است‏] این اعمال حساب شده است، حسابش هم از خارج است  (امام خمینی 1385 ج 11: 10). 

از همین روست که یک انتخابات سالم و پرشور را موجب ناامیدی و یأس دشمنان دانسته‌اند (امام خمینی 1385 ج 18: 437).

د) پرهیز از اختلاف افکنی

بی شک از جمله عناصر لازم جهت حرکت جامعه به سمت پیشرفت، آرامش و وحدت در آن می‌باشد. اینکه افراد یک جامعه در هر بخشی از آن که فعالیت می‌کنند بتوانند به خوبی از انجام وظایف محوله برآیند مستلزم وجود آرامش خاطر است که این آرامش جز با وجود وحدت در تمامی جهات میسر نخواهد بود. این امر در جوامع دارای تکثر فرهنگی، مذهبی و قومی ملموس‌تر و حفظ وحدت در چنین جامعه‌ای از اهمیت بیش‌تری برخوردار است. به همین جهت امام خمینی با ذکر وجود و لزوم وجود اختلاف سلیقه‌ها در یک جامعه به منع از اختلاف افکنی و تبدیل آن به دشمنی می‌فرمایند:

اختلاف باید باشد، اختلاف سلیقه، اختلاف رأى، مباحثه، جار و جنجال اینها باید باشد، لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته، بشویم دشمن هم. باید دو دسته باشیم در عین حالى که اختلاف داریم، دوست هم باشیم (امام خمینی 1385 ج 21: 47).

با ایجاد نظام مردم سالاری دینی و به تبع آن برگزاری هر از چندگاه انتخابات در جامعه ایرانی هرچند فرصت ایجاد تحول و دگرگونی در سطوح مختلف اداره جامعه به وجود آمد، لکن به موازات آن به جهت بروز اختلاف سلیقه‌ها در هر مرحله از انتخابات خطر وجود اختلافات و تبدیل آن به کینه و نقار شدت یافت، به همین سبب امام راحل در فرازهای مختلفی از بیانات خویش مردم و مسئولین را به پرهیز از اختلاف افکنی ناشی از انتخابات ارشاد نموده، در توضیح قبح چنین عملی اختلاف را از مکاید شیطان و اختلاف افکنان را پیاده‌کنندگان توطئه‌هایدشمنان دانسته، ادبیات شکست و پیروزی حاکم بر جوّ انتخابات را تعابیری زشت و موجب ایجاد اختلاف معرفی می‌نمایند (امام خمینی 1385 ج 18: 411ـ410).

 

اصل ششم: رأی به واجدین شرایط

قطعاً یکی از مسائل مهمی که در هر نظام مردم‌سالار به آن توجه فراوانی می‌شود، شرایطی است که انتخاب‌شوندگان در یک انتخابات باید واجد آن شرایط باشند. ویژگی‌های لحاظ شده می‌تواند با توجه به مبانی انتخاب در هر یک از نظام‌های مردم‌سالار متفاوت باشد. از تفاوت در سنّ انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان که تفاوت‌های ظاهری است گرفته تا تفاوت‌های اعتقادی و مبنایی.

بی‌شک در یک نظام مردم‌سالار مبتنی بر اعتقادات مذهبی هرگز افراد غیر معتقد به چنین مبانی عقیدتی صلاحیت کاندیدا شدن را نخواهند داشت، لکن با در نظر گرفتن اصل مردم‌سالاری و تشخیص انتخاب کنندگان، شیوه لحاظ نمودن این شرایط در افراد، جهت نامزدی انتخابات می‌تواند مختلف باشد که به این مسأله در اصل دوم اشاره‌ای گذرا نمودیم. آنچه اینک در صدد بیان آن هستیم چیزی فراتر از اصل دوم است چراکه در مسأله قبل در ارتباط با وظایف ناظران انتخابات با توجه به اصل 99 قانون اساسی بحث شد، لکن در اینجا درباره وظیفة انتخاب‌کنندگان و تشخیص آنها به بیان مطلب می‌پردازیم، هرچند مطالب مطرح در این قسمت روشن کنندة بسیاری از ابهامات بخش گذشته خواهد بود.

زمانی سخن از بررسی صلاحیت افراد کاندیدا شده در انتخابات توسط ناظران انتخاباتی است. در اینجا آنچه عرف حقوقی و اصول اولیه فقهی مؤید آن است، تأیید صلاحیت افراد مگر در صورت اثبات خلاف آن می باشد که این مبتنی بر اصل برائت و عدم مجرمیت افراد جامعه است. اما اگر سخن از بررسی صلاحیت افراد مذکور توسط انتخاب کنندگان و شرکت کنندگان در انتخابات باشد در اینجا احراز صلاحیت کاندیداها و بررسی شرایط لازم و ضروری در یک مأمور نظام دینی است و اینکه آیا چنین ویژگی‌هایی در فرد مذکور موجود است یا خیر. هرچند که این احراز به تشخیص افراد برمی‌گردد لکن اعلام دیدگاه افراد صاحب نظر درباره نامزدهای انتخاباتی امری شایسته و کمک به مردمی است که یا فرصت کافی یا اشراف اطلاعاتی مناسب جهت بررسی دقیق را ندارند. وجود احزاب و فعالیت‌های حزبی و رژیم‌های حزب محور نیز مبتنی بر  قبول همین دیدگاه است. امام راحل با توجه به ضرورت احراز صلاحیت افراد کاندیدا شده از سوی مردم یا معرفی واجدین شرایط به انتخاب‌کنندگان مکرراً توصیه‌هایی داشته‌اند که ما در جهت استشهاد به چهار مورد از آنها ـــ که مربوط به انتخاباتی متفاوت هستند ــ اشاره می‌کنیم:  

[1ـ] خبرگانى که براى رسیدگى به قانون اساسى جمهورى اسلامى انتخاب مى‏شوند، باید آشنا به مسائل اسلام و خبره در آن باشند و نیز معتقد به اسلام و متعهد و امین و ملّى و مورد اعتماد و بى‏گرایش به چپ و راست و پرهیزکار باشند. ملت عزیز، سرنوشت خود را به کسى دهید که در مسیر شماست که مسیر اسلام است (امام خمینی 1385 ج 9: 255ـ254).

[2ـ]  قانون اساسى را ملاحظه کنند و صفات رئیس جمهور را در آنجا ملاحظه کنند، و کسى که داراى آن صفات بود و او را به آن صفات مى‏شناسید به او رأى بدهید، و اگر فاقد آن صفات باشد، احتراز کنید از رأى دادن به او. روز سرنوشت سازى است. مى‏خواهید زمام کشور را به یک کسى بدهید که مؤثر است در مقدرات کشور شما. سهل انگارى نکنید، و به پاى صندوقها بروید، و با هم اجتماع کنید، و کسى که لایق براى این مقام است و داراى آن صفاتى است که سوء سابقه نداشتن، وابستگى به رژیم سابق نداشتن، اینها از امورى است که باید ملاحظه بشود (امام خمینی 1385 ج 11: 393).

[3ـ] من امیدوارم که اشخاصى که کاندیدا شدند براى ریاست جمهورى شما توجه کنید و کسى که از همه متعهدتر به اسلام، سوابقْ سوابقِ خوب، پیوسته به هیچ طرفى نه شرقى باشد، نه غربى باشد، نه غربزده باشد، نه شرق‌زده باشد، مسلمان باشد، پیرو احکام اسلام‏ باشد، ملّى باشد، دلسوز به ملّت باشد، خدمتگزار به ملّت باشد، سوابقش خوب باشد، در رژیم سابق هیچگاه وارد نشده باشد و با اجانب پیوند نداشته باشد، از خودتان باشد و براى خودتان. اختیار دست شماست. من بنا ندارم که کسى را تعیین کنم. ما همین اوصاف رئیس جمهور را و اوصاف وکلایى که بعد مى‏خواهید ان شاء اللَّه تعیین کنید باید بگوییم و شما خودتان انتخاب کنید و از تفرقه و تفرق پرهیز کنید. اشخاص را هم ملاحظه سوابقشان را بکنید که قبل از انقلاب چه بوده‏اند، در حال انقلاب چه بوده‏اند، و بعد از پیروزى نسبى چه کردند و چه بودند (امام خمینی 1385 ج 11: 485ـ484).

[4ـ] انتخابات یک محکى هم براى خودتان است که ببینید آیا مى‏خواهید انتخاب اصلح بکنید براى خودتان، یا براى اسلام؟ اگر براى خودتان باشد، شیطانى است. و اما اگر انتخاب اصلح براى مسلمان‏هاست، «کى و از کجاست» مطرح نیست، از هر گروهى باشد، حزب باشد یا غیرحزب، نه حزب اسباب این مى‏شود که غیرآن فاسد، و نه صددرصد حزبى بودن باعث صلاح آنهاست. و انتخاب اصلح براى مسلمین یعنى انتخاب فردى که تعهد به اسلام و حیثیت آن داشته باشد؛ و همه چیز را بفهمد، چون در مجلس، اسلام تنها کافى نیست، بلکه باید مسلمانى باشد که احتیاجات مملکت را بشناسد و سیاست را بفهمد و مطلع به مصالح و مفاسد کشور باشد، و ممکن است به شما و گروه شما هم مربوط نباشد. اگر اصلح را انتخاب کردید، کارى اسلامى مى‏کنید و این یک محکى است براى خودتان که تشخیص بدهید انتخاب براى اسلام است، یا براى صلاح خودتان... (امام خمینی 1385 ج 18: 197ـ196).

با توجه به بیانات مذکور، می‌توان به حسن احراز صلاحیت نامزدهای انتخاباتی از سوی مردم پی برد و تأکید ایشان بر مطالب فوق را دال بر لزوم چنین احرازی از سوی انتخاب‌کنندگان دانست.

 

اصل هفتم: مقابله با توطئه‌ها

با در نظر گرفتن وجود افرادی مطرود و کینه‌جو در هر جامعه‌ای، از آنجا که به جهت قطب‌بندی انتخاباتی ممکن است اختلافات شدیدی بروز و  ظهور یابند، و این اختلافات فضای مناسبی را جهت توطئه برای مطرودین آن جامعه فراهم نماید، بازدارنده اصلی از سقوط به چنین ورطه‌ای تعهد اخلاقی به اصول سابق الذکر و عدم فرصت‌طلبی از چنین شرایط انتخاباتی است که این تعهد را می‌توان در راستای مقابله با توطئه دشمنان دارای ارزش فراوان دانست. بدین جهت امام راحل با اشاره به وجود مواردی این چنین در زمان حیات خویش ضمن دعوت همگان به شرکت در انتخابات بیان می دارند:

دشمنان اسلام و نهضت، در خارج و داخل، تبلیغات زهرآگین خود را شروع کردند، و چنین وانمود مى‏کنند که مردم در این انتخابات بى‏تفاوتند و به سردى و سستى گراییده‏اند. مى‏خواهند شما را متهم کنند که از جمهورى اسلامى رو برگردانیده‌اید. از شما ملّت مبارز انتظار دارم که با شرکت همگانى خود یاوه سرایان را رسوا کنید. و نیز اطلاع دادند که در اطراف دانشگاه ــ که محل اقامه نماز جمعه است ــ گروهى براى اخلال در شرکت در انتخابات بپا خاسته‏اند. دولت موظف است از آنان جلوگیرى کند، و مردم موظفند به تبلیغات آنان اعتنا نکنند. ملت عزیز مسلمان! از اسلام و کشور اسلامى پاسدارى کنید، و به سوى صندوق آرا هجوم آورید (امام خمینی 1385 ج 9: 259).

 

اصل هشتم: احترام به اصل انتخابات

مهم‌ترین و بنیادی‌ترین اصلی که در یک نظام مردم سالار مطرح است احترام به اصل انتخابات می‌باشد. این اصل بدان معناست که ما خود را ملتزم به مبانی، قوانین، الزامات و نتایج انتخابات بدانیم و آن را در عرصه عمل به اجرا بگذاریم. مبانی انتخابات یعنی آن چیزهایی که انتخابات بر آنها بنیان گذاشته شده است. این مبانی اعم است از مبانی نظری همچون علت، فلسفه، فواید یا ادله صحت و لزوم چنین روش گزینشی یا مبانی ساختاری که بدون وجود آنها انتخابات معنای واقعی ندارند همچون حق رأی آزاد، تحمیلی نبودن رأی، اجباری نبودن شرکت در انتخابات و .... قوانین انتخابات نیز اعم است از رئوس کلی و جزئیات اجرایی انتخابات که رئوس کلی آن به طور معمول در قوانین اساسی کشورها ذکر می‌شود و جزئیات اجرایی و الزامات انتخابات که همان تدارکات لازم جهت برگزاری صحیح و سالم انتخابات است در قوانین عادی ذکر می‌گردد. منظور از نتایج انتخابات نیز همان آرای صحیح شمارش شده‌ای است که رأی دهندگان در درون صندوق آرا قرار داده‌اند. فلذا وقتی سخن از احترام به اصل انتخابات در میان است، منظور ملتزم بودن به تمامی این مسائل خواهد بود که تمامی افراد مطرح در مسأله انتخابات اعم از مجریان، ناظران، انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان و همچنین تمامی افرادی را که در جامعه انتخاباتی حضور داشته اما در آن شرکت نمی‌کنند، دربرمی‌گیرد. بنابراین همان‌طور که تن ندادن به نتایج انتخابات امری خلاف قاعده و اخلاق است، عدم اجرای صحیح آن نیز چنین خواهد بود.

امام راحل با توجه به اهمیت اصل انتخابات در بیانات فراوانی لزوم رعایت احترام آن را یادآور شده‌اند که ما مواردی را ذیلاً ذکر می‌نماییم:

‍‍[1-] فرض کن حالا یک چیزى هم مخالف رأى فلان [است‏] فرض کنید که متجدد هست، خوب وقتى مردم رأى دادند آن هم باید بگذرد از آن. مردم رأى دادند، آنها وکیل شدند و گذشتند مطلب خود را. ثابت کردند این را. حالا ما باید بگذاریم به آراى خود مردم. و خود مردم هرچه رأى دادند (امام خمینی 1385 ج 11: 102).

[2-] آنطورى که به من گزارش دادند انتخابات به‏طور آرامش تحقق پیدا کرد. حالا اگر بعضیها در انتخابات شکست‏ خوردند نباید اینها که قصد خدمت داشتند منتها در مجلس حالا دستشان از آن کوتاه شده است، نباید یکسره ملت را به باد انتقاد بکشند. اگر شما شکست خوردید، نباید بگویید ملت ایران همه‏شان خلاف کرده‏اند. چطور یک ملت مسْلمى، در یک امر حیاتى که با این آرامش و خوبى انجام داده است، اینها خیانتکار باشند؟ یک ملت که خیانتکار نمى‏تواند باشد. اشخاص باید آداب اسلامى را حفظ کنند. به مجرد اینکه یکى مى‏خواهد وکیل بشود، و فرض کنید که دوست من است مى‏خواهد وکیل بشود، یا از گروه من است مى‏خواهد وکیل بشود و ملت او را وکیل نکردند، نباید یکدفعه قلمها را بردارند و بر ضد اصل انتخابات چیز بنویسند، حمله کنند به اصل انتخابات. شکایتى دارند، خوب شکایتشان را رسیدگى مى‏کنند. هیاهو درست کردن، جز اینکه دامن زدن به این است که خیانتکارها راهشان باز بشود، چیز دیگرى نیست... اینطور نباشد که منعکس کنید در خارج که خیر، مملکت ایران یک مملکتى است که انتخاباتش کذا شد. این حرف غلطى است. این حرف غلط را این‌قدر نزنید. براى خاطر خدا توجه داشته باشید که یک مجلس شورا که مجلس شوراى اسلامى است و مى‏خواهد براى ایران خدمت کند و باید قوه داشته باشد، تنها مرکزى است که تمام قوا باید تبع آن باشند، شما بخواهید براى اینکه شما وکیل نشده‏اید در کجا، هیاهو کنید که انتخاباتْ انتخابات کذا بوده؛ این حرف خلاف اسلام است. شکایت اگر هست، شکایت پذیرفته است. و مقاماتى که باید شکایتها را بپذیرند، مى‏پذیرند. اما هیاهو کردن و فریاد زدن و انتقاد بیجا کردن، این برخلاف دستورات اسلام است (امام خمینی 1385 ج 12: 199ـ198).

 

اصول انتخاباتی امام: مؤلفه‌هایی اخلاقی و مستند به منابع شرعی

آنچه تاکنون بیان گردید همگی اصول انتخاباتی موجود در اندیشه امام راحل بود که ظاهراً فاقد ارتباط موضوعی با پژوهش حاضر است، اما در حقیقت مؤلفه‌های اخلاقی مطرح در اندیشه امام چیزی جز همین اصول سابق الذکر نمی‌باشد چرا که:

اولاً، اصول مذکور در بیانات ایشان از کثرت تکرار برخوردارند و همین تکرار، بر مهم و اساسی بودن آنها دلالت می‌کند.

ثانیاً، لحن بیان امام در تمامی موارد ارشادی است که این ارشادی بودن دال بر اخلاقی بودن توصیه‌هاست نه حقوقی بودن آنها. همچنین بیانگر نیّت ایشان بر تربیت اخلاقی افراد جامعه و ایجاد سجیه نیکوی انتخاباتی در آنهاست.

ثالثاً، عدم الزام قانونی در برخی موارد و امکان وجود توجیهات بعضاً قانونی در بسیاری از آنها، علی‌رغم فهم غیراخلاقی افکار عمومی نسبت به شماری از عملکردها و با در نظر گرفتن این نکته که اثبات مجرمیت در چنین مواردی صعب و دشوار است دلیلی است روشن بر اخلاقی بودن توصیه‌ها همراه با تلاش جهت ایجاد خصلت‌های نیکو و تربیت معلم گونه آحاد جامعه توسط رهبر کبیر انقلاب اسلامی.

رابعاً، تعدادی از اصول ذکر شده متوجه مجریان و ناظران انتخابات است. در این زمینه باید گفت اگرچه تخلف ایشان مجازات‌های قانونی در پی دارد، اما آنچه امام در صدد ایجاد و تبدیل آن به رویه‌ای همگانی است، اخلاق حرفه‌ای متصدیان امر انتخابات است نه الزام قانونی؛ زیرا در تعریفی که دانشمندان علم اخلاق از اخلاق حرفه‌ای ارائه کرده‌اند، چنین آمده است:

اخلاق حرفه‌ای به عنوان شاخه‌ای از دانش اخلاق به بررسی تکالیف اخلاقی در یک حرفه و مسائل اخلاقی آن می‌پردازد و در تعریف حرفه آن را فعالیت معینی می‌دانند که موجب هدایت فرد به موقعیت تعیین شده همراه با اخلاق خاص است. اخلاق حرفه‌ای در سنت با محوریت انسان و انگیزه خدمت به دیگران در طول تاریخ متحول گردیده است... در نظام‌های غربی مانند سود انگاری، عدالت توزیعی، آزادی فردی و تکلیف‌گرایی اخلاق زمینه رسیدن انسان به سعادت را فراهم می‌نماید، اما سعادت در هر یک از این نظام‌ها به معنای خاصی تفسیر گردیده که با نظام اخلاقی ــ اسلامی‌تباین دارد. در نظام اخلاق اسلامی‌ملاک نهایی و نهایت سعادت بشری، الله است و انسان به عنوان خلیفه و جانشین الهی بر روی زمین، محور توجهات اخلاقی است، بدین معنا که خشنودی انسان و خدمت به او موجب رضایت و تقرب به خداوند می‌گردد، لذا در نظام اخلاق اسلامی ‌با توجه به ملاک نهایی در صدد هستیم تا با ارائه دستورالعمل‌ها و آئین نامه‌های اخلاقی در سطح حرفه و زندگی اجتماعی و همچنین با در نظر گرفتن پیشرفت‌های مادی در جهت بهبود زندگی انسان‌ها، زمینه سعادت و کمال حقیقی بشر را فراهم آوریم (عاملی 1381).

این تعریف همان مبنایی است که امام در تمامی اصول مربوط به مجریان و ناظران انتخابات درصدد اقدام بدان هستند. به همین جهت آنچه از اصول انتخاباتی ذکر گردید با تعریفی از اخلاق که مقدمتاً به شرح آن پرداخته و مبنای بحث قرار دادیم مطابقت می‌کند، چرا که اخلاق مدّ‌ نظر در این مقاله همان خصلت و سجیه نیکوست و بنا به دلایل فوق امام راحل در صدد ترویج و عمومیت دادن به یک چنین اخلاقی بوده‌اند.

 همچنین تمامی اصول مذکور مستند به منابع شرعی‌اند چرا که: اصل اول (لزوم مشارکت عمومی و نفی بی‌تفاوتی نسبت به انتخابات) بیانگر مسئولیت‌پذیری آحاد افراد در جامعه اسلامی است؛ یعنی همان معنایی که امام با استناد به «قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى» (سبأ: 46) بدان سفارش می‌کنند و این همان مفهومی است که در حدیث شریف فرموده‌اند: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته». اصل دوم (تأیید یا احراز صلاحیت بر اساس قانون) مبتنی است بر آیه شریفه‌ای که قضاوت بر اساس گمان را گناه برشمرده می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْم» (حجرات:12). اصل سوم (تمهید امکانات و تدابیر لازم جهت برگزاری انتخابات) که لزوم آن بیّن عقلی است. اصل چهارم (حفظ اصالت آرا) که مبتنی است بر عدم اکراه مؤمنین به عملی و همچنین آیات دال بر امانت‌داری که می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُون» (انفال: 27). اصل پنجم (ترویج و حاکمیت دادن به اسلام ناب) که متکی است بر آیات فراوانی چون «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرین» (آل عمران: 85) و مشهوره‌ای که می‌فرماید «الاسلام یعلو ولا یعلا علیه». اصل ششم (رأی به واجدین شرایط) که مبتنی است بر آیه «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى‏ أَهْلِها» (نساء: 58). اصل هفتم (مقابله با توطئه‌ها) که هم مبنای عقلایی دارد، هم مبتنی بر آیات دال بر  مقابله با مکر مکاران است. اصل هشتم (احترام به اصل انتخابات) نیز نه تنها مبنای عقلایی دارد بلکه با توجه به شرط شرکت در انتخابات، یعنی پایبندی به قوانین رسمی جامعه مدلول به ادله لزوم وفای به عهد و پیمان است.

 

نتیجه‌گیری و جواب سؤالات

با توجه به مطالب گذشته به این نتیجه می‌رسیم که:

1ـ با مطالعه در اندیشه‌های بنیانگذار جمهوری اسلامی به وجود مؤلفه‌های اخلاق انتخاباتی در دیدگاه‌های ایشان پی می‌بریم.

2ـ با ارجاعات فراوان موجود در متن مقاله چنین نتیجه می‌گیریم که تا حدودی قانون انتخابات الهام گرفته از اندیشه‌های امام راحل است.

3ـ با توجه به تکلیف‌گرا بودن ایشان و جمله معروفشان که می‌فرمایند: ما مأمور به تکلیفیم نه مأمور به نتیجه چنین ادعا کنیم که اخلاق مطرح در اندیشه رهبرکبیر انقلاب اسلامی اخلاق ناپیامدگرای تعقل محور سنّت‌گراست.

 

 

 

منابع

-                  قرآن کریم

-         ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، بی‌جا.

-         امام خمینی، سید روح الله. (1385) صحیفة امام، دوره 22 جلدی، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ و نشر عروج، چاپ چهارم.

-         بیتهام، دیوید و  کویل بویل. (۱۳۷۶) دموکراسی چیست؟، ترجمة بهرام نقش تبریزی. تهران: ققنوس.

-         جمعى از پژوهشگران زیر نظر شاهرودى، سید محمود‌هاشمى. (1426 ق) فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، دوره 3 جلدی، قم: مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت علیهم السلام، چاپ اول.

-         جوهرى، اسماعیل بن حماد. (1410ق) الصحاح ــ تاج اللغة و صحاح العربیة، دوره 6 جلدی، بیروت: دارالعلم للملایین، چاپ اول.

-         حمیرى، نشوان بن سعید. (1420 ق) شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، دوره 12 جلدی، بیروت: دار الفکر المعاصر، چاپ اول.

-         عاملی، منیژه. (1381) بررسی مبانی نظری اخلاق حرفه‌ای در اسلام، پایان نامه کارشناسی ارشد، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران.

-         علامه طباطبایی، محمد حسین. (1360) المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، قم: انتشارات دارالعلم.

-         فرانکنا، ویلیام. (1376) فلسفه اخلاق، ترجمة هادی صادقی، قم: طه.

-         قاضی، ابوالفضل. (1382) بایسته‌های حقوق اساسی، تهران: نشر میزان.

-         قانون اساسی جمهوری اسلامی.

-         قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی.

-         مجلسی، محمدباقر. (بی‌تا) بحار الانوار، تهران: دارالکتب الاسلامیه.

-         مدنی، سید جلال الدین. (1376) کلیات حقوق اساسی، تهران: پایدار.

-         مصباح یزدی، محمدتقی. (1380) فلسفه اخلاق، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی.

 

 



[1] . دکترای علوم سیاسی دانشگاه امام صادق(ع). e-mail:aerasoli@yahoo.com                                                         

[2] . کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران.e-mail:aerasoli@yahoo.com                              

این مقاله در تاریخ 8/8/1390 دریافت گردید و در تاریخ 25/10/1390 مورد تأیید قرار گرفت.

[3] . ethical

[4] . unethical

[5] . «جنابعالى مى‏دانید که اینجانب هیچ گاه میل نداشتم در مورد انتخابات مسئله‏اى بگویم؛ ولى اوضاع را به صورتى دیدم که اگر پا درمیانى نمى‏کردم به اصل نظام و اسلام، آن هم در شرایط کنونى، صدمه مى‏خورد. البته شوراى محترم نگهبان در دوره قبل، در ظرف 31 روز، تمام حوزه‏ها را تأیید یا ابطال و یا متوقف کرد. ولى در این دوره که وضع هم حساستر است، تا به حال که 26 روز از انتخابات مى‏گذرد، شما از 196 حوزه فقط 45 حوزه را تأیید کردید. اگر در تهران به عقیده شما اختلاف بود، رسیدگى به شمارش آراى شهرستانها که ممکن بود. باید سعى شود حقى از بین نرود. شما هم تمام تلاش خود را بنمایید تا لااقل تکلیف انتخابات مرحله دوم از دورة سوم را روشن کنید. قابل ذکر است که نماینده این‌جانب و دو نماینده شوراى محترم نگهبان که از طرف آقایان براى رسیدگى به وضع انتخابات تهران تعیین شده بودند، چند روز قبل نزد این‌جانب آمدند و به صحت و سلامت انتخابات تهران شهادت دادند. ان‌شاء‌اللَّه موفق باشید» (امام خمینی 1385 ج‏ 21: 39).

[6] . ماده 64 ـ مطبوعات و نشریات حق ندارند آگهی یا مطالبی علیه نامزدهای انتخاباتی درج کنند و یا برخلاف واقع مطلبی بنویسند که دال بر انصراف گروه یا اشخاصی از نامزدهای معین باشد و در هر صورت نامزدها حق دارند پاسخ خود را ظرف هجده ساعت پس از انتشار نشریه مزبور بدهند و آن نشریه مکلف به چاپ فوری آن طبق قانون مطبوعات می‌باشد. در صورتی که آن نشریه منتشر نشود مسئول آن باید با هزینه خود پاسخ نامزد را به نشریه مشابه دیگری ارسال دارد و آن نشریه مکلف به درج آن در اولین چاپ خود خواهد بود. انتشار این گونه مطالب در غیر مطبوعات نیز ممنوع است و نامزد معترض حق دارد نظر خود را منتشر نماید .

ماده 65 ـ داوطلبان نمایندگی و طرفداران آنان به هیچ وجه مجاز به تبلیغ علیه داوطلبان دیگر نبوده و تنها می‌توانند شایستگی‌های خود یا داوطلب مورد نظرشان را مطرح نمایند و هرگونه هتک حرمت و حیثیت نامزدهای انتخاباتی برای عموم ممنوع بوده و متخلفین طبق مقررات مجازات خواهند شد.