این مقاله به دنبال نشان دادن لزوم عطف توجه به نقش و جایگاه دین در الگوی توسعة جمهوری اسلامی است و آن را از مسیر تأمل در اغراض تشکیل حکومت اسلامی دنبال میکند. این کار در گام نخست با تفکیک میان جنبههای مختلف بحث «دین و توسعه» و در گام دوم با طرح و رفع تردیدهای واردشده به نقشآفرینی دین در توسعه انجام میگیرد. «نگرش دین به توسعه»، «تأثیر توسعه بر دین» و «نقش دین در توسعه»عناوین جداکنندة بحثهای فراوانی است که از اوان تأسیس جمهوری اسلامی در ایران مطرح بوده است. بحث و مدعای این مقال ناظر به «نقش دین در توسعه» است که پس از سپری شدن سه دهه و پشتِ سر گذاردن مباحث قبلی، اینک به نحو جدّیتری مورد پرسش قرار گرفته است. فرض این نقش برای دین با سه تردید «سکولار»، «روشنفکرانه» و «عملگرایانه» مواجه است. مقاله با مروری بر مدعای رویکردهای فوق در اینباره، از نقش تأثیرگذار دین در توسعه رفع تردید خواهد کرد و آن را بر مبانی اتخاذ شدة هر یک از آنها، یعنی «اقتضائات توسعه»، «اقتضائات روشنفکری» و «غرض از تشکیل حکومت دینی» استوار خواهد ساخت. روش این مقاله در مراجعة به آرا، استنادی و در اثبات مدعا، برهانی ـ منطقی است.